اصول زیبایی و بیومکانیک در ارتودنسی

تشخیص ارتودنسی به صورت فردی-فصل1 قسمت12

تشخیص ارتودنسی به صورت فردی قسمت 12

رادیوگرافی لترال سفالومتری

لترال سفالوگرام، یکی از قدیمی ترین و همچنان پرکاربردترین تصاویر رادیوگرافی در ارتودنسی است. محدودیت این گرافی همانند سایر گرافی ها، تهیه تصاویر دو بعدی (عمودی و قدامی-خلفی) از ساختارهای سه بعدی است. اکثریت تحقیقات ارتودنتیک و اطلاعات مربوط به رشد و نمو از اطلاعات حاصل از این رادیوگرافی به دست می آید. این گرافی برای ارزیابی آناتومی بافت سخت در ساختارهای کرانیوفاسیال، ارزیابی رشد، طرح درمان و نتایج درمان ارتودنسی مورد استفاده قرار می گیرد.
از قدیم، از زاویه ها و اندازه گیری های خطی برای ارزیابی ساختارهای آناتومیک متفاوت مجموعه ی کرانیوفاسیال استفاده می شده است.111،79 این اندازه گیری ها با مقادیر میانگین جامعه مقایسه شده و انحراف از آن نشان دهنده ی یک مشکل بود. اخیراً، توسعه ی برنامه های نرم افزاری متعدد این امکان را برای ارتودنتیست فراهم کرده است که به راحتی اندازه گیری های خود را از میان آنالیزهای سفالومتری بسیار متعددی، انتخاب کند. باید تاکید کرد که آنالیز های سفالومتریک تنها یک ابزار تشخیصی بوده و به خودی خود تشخیص دهنده نیستند. اندازه گیری های مستقل، درصورت عدم تفسیر صحیح، بی معنی هستند؛ هرگونه انحراف از مقادیر طبیعی، باید در کنار سایر اندازه گیری ها و در ارتباط با ماهیت کلّی بیمار تفسیر شوند. سه نکته در تفسیر فضایی یک ساختار آناتومیک و ارتباط آن با سایر اجزا، حائز اهمیت هستند. اولین نکته، اندازه ی ساختار است که چه در وجه طولی چه عرضی، قابل اندازه گیری است و معمولا به صورت دو نقطه تعریف می شود که یک خط را مشخص می کنند. دومین نکته، شکل ساختار است که معمولا با پلان ها و زاویه ها تعریف می شود و اغلب به سه نقطه یا بیشتر نیاز دارد. آخرین مورد، موقعیت ساختار است که با زاویه ها و اندازه گیری های خطی نسبت به سایر ساختار های مرجع تعریف می شود. آنالیز سفالومتری برای جراحی ارتوگناتیک (COGS) در دانشگاه Connecticut معرفی شد و به پنج قسمت اصلی کرانیوفاسیال تقسیم شد تا اندازه، شکل و موقعیت این پنج ساختار را (قاعده ی جمجمه، ماگزیلا، مندیبل، دندان ها، بافت نرم) مشخص نماید. قبل از توصیف آنالیز سفالومتری فضایی اختصاصی این پنج جزء، باید یک خط یا پلان مرجع را مشخص کرد. این پلان از آن جهت اهمیت دارد که جهت گیری کرانیوم را در فضا تعیین می کند. بسیاری از اندازه گیری های خطی و زاویه ای که مورفولوژی صورت را آنالیز می کنند، در رابطه با این پلان صورت می گیرند.پلان افقی فرانکفورت (FH)، برای اولین بار در قرن 19، توسط انتروپولوژیست ها تعریف شد و بعدا در سفالومتری به عنوان خط افقی مرجع به کار گرفته شد. علی رغم اینکه، این خط هنوز هم مورد استفاده قرار دارد، دچار مشکلات ذاتی است چرا که تعیین لندمارک های پوریون و اربیتاله دشوار است. تعیین محل پوریون خصوصاً بسیار سخت است، چراکه یک لندمارک دوطرفه است و اغلب اوقات در فیلم های لترال سر به خوبی مشخص نمی شود. از طرف دیگر، خط سلّا–نازیون (SN) از دو لندمارک تشکیل شده است که به سادگی قابل تشخیص هستند. ما در دانشگاه Connecticut، خط FH را به طور میانگین 7 درجه زیر خط SN فرض می کنیم.112 این خط FH ساخته شده، تجدیدپذیرتر است و در نتیجه، امکان ارزیابی بهتری را از پیشرفت و پیامد درمان فراهم می کند. هم چنین برای تفسیر دقیق از ساختار های متفاوت در فضا، استفاده از خط مرجعی توصیه می گردد که به جای وابستگی به لندمارک های آناتومیک کرانیال، به posture فیزیولوژیک وابسته باشد. مطالعات نشان داده اند که تفاوت های موجود در شیب قاعده ی جمجمه می توانند منجر به برداشت غیرقابل اطمینانی از روابط صورت شوند.113 خط مرجعی که به جای نقاط اینتراکرانیال، از نقاط اکستراکرانیال ساخته شده باشد، قابل اطمینان تر است و به همین دلیل استفاده از آن توصیه می گردد. این خط افقی باید موازی با زمین بوده و نمایانگر موقعیت متوسط سر باشد. اهمیت این پلان در آن است که نه تنها وضعیت نرمال سر در فضا را تعیین می کند، بلکه یک موقعیت تجدیدپذیر است که تحت تاثیر لندمارکهای اینتراکرانیال قرار ندارد. در صورت تهیه ی یک گرافی در این وضعیت طبیعی سر (زمانی گرفته می شود که بیمار در سطح چشم های خود، به آینه ای که در روبه رویش قرار دارد، نگاه کند) می توان خطوط مرجع افقی و عمودی حقیقی را trace نمود.

قاعده ی جمجمه

قاعده ی جمجمه، به خصوص قسمت قدامی آن، ساختار مهمی در آنالیز سفالومتری است. از آنجا که رشد قسمت قدامی قاعده ی جمجمه در ابتدای زندگی کامل می شود، می تواند به عنوان مرجعی برای سایر ساختار ها به کار گرفته شود. قسمت قدامی قاعده ی جمجمه برای سوپرایمپوزیشن های لترال سفالوگرام های متوالی، در ارزیابی تغییرات کلی مرتبط با رشد و درمان به کار برده می شود. با آگاهی از طول قاعده ی جمجمه، می توان همبستگی اندازه ی آن با سایر ساختارها ( ماگزیلا و مندیبل ) را تخمین زد (تصویر 45-1).

زاویه ی saddle توسط اتصال نازیون (N) به سلّا (S) و به آرتیکولار (Ar) (یا همان N-S-Ar )( تصویر 45-1( تشکیل می شود. تاثیر این زاویه بر روی مورفولوژی کرانیوفاسیال در مطالعات متعددی ارزیابی شده است. نقش آن در مال اکلوژن های کلاس II و III، تا حدی مورد تناقض است. قبلاً پیشنهاد می شد که زاویه ی منفرجه در ارتباط با مال اکلوژن کلاس II و زاویه ی حاده ی آن در ارتباط با مال اکلوژن کلاس III در نظر گرفته شود؛114 اما مطالعات اخیر هیچ رابطه ی محکمی را بین این دو نیافته اند.115

قاعده ی جمجمه

تصویر 45-1 اندازه گیری هایی که به طور معمول برای ارزیابی اندازه و شکل قاعده ی جمجمه به کار گرفته می شوند (اولین قسمت آنالیز سفالومتریک).

ماگزیلا

قسمت دوم آنالیز سفالومتریک

تصویر 46-1 اندازه گیری هایی که به طور معمول برای ارزیابی اندازه و موقعیت ماگزیلا به کار گرفته می شوند (دومین قسمت آنالیز سفالومتریک). ANS، خار قدامی بینی؛ FH، پلان افقی فرانکفورت؛ PNS، خار خلفی بینی.

دومین جزء آنالیز سفالومتری، ماگزیلا است. در ابتدا، با اندازه گیری حاشیه ی قدامی تا حاشیه ی خلفی آن، می توان یک ایده کلی از اندازه ی آن به دست آورد. این اندازه گیری به صورت اختصاصی به صورت فاصله ی خار قدامی بینی تا خار خلفی بینی تعریف می شود (ANS-PNS). بعد از آن، موقعیت قدامی خلفی آن ارزیابی می شود. فاصله از نقطه ی A (که مرتبط به خط مرجع عمودی است که از N می گذرد)، اطلاعات خوبی را در ارتباط با موقعیت ماگزیلا فراهم می کند. مهم است که به یاد داشته باشیم که نقطه ی A، تحت تاثیر حرکت دنتوآلوئلار قرار دارد. مقیاس دیگری که برای ارزیابی موقعیت قدامی خلفی ماگزیلا استفاده می شود، فاصله ی عمودی PNS از خط عمودی است که از نقطه ی شیار تریگوماگزیلاری می گذرد (PTM) (تصویر 46-1).

برای ارزیابی موقعیت عمودی ماگزیلا، فاصله ی بین ANS تا N اندازه گیری می شود. این مقیاس به نام ارتفاع فوقانی صورت شناخته می شود و مقادیر مطلق آن به اندازه ی رابطه اش با ارتفاع تحتانی صورت یا (ANS-Me ) حائز اهمیت نیست: 45 درصد برای ارتفاع فوقانی صورت و 55 درصد برای ارتفاع تحتانی صورت (تصویر 44-1).112 مقیاس مهم دیگر برای نشان دادن موقعیت عمودی ماگزیلا یا شیب آن، زاویه ی پلان پالاتال (PNS-ANS) با پلان افقی است (تصویر 44-1 را ببینید). این پلان معمولاً در بیماران دچار open-bite اسکلتی، به جای اینکه مثل افراد طبیعی نزدیک به حالت موازی باشد، در قدام به سمت بالا tip شده است.116

دانلود تشخیص ارتودنسی به صورت فردی-فصل1-قسمت12 انتشارات آرتین طب

دکتر جمیلیان

درباره دکتر جمیلیان

دکتر جمیلیان، متخصص ارتودنسی دارای فلوشیپ تخصصی جراحی ارتودنسی و ناهنجاری های فک و صورت و استاد تمام (پروفسور) بخش ارتودنسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، دارای بورد تخصصی ایران و اروپا و عضو انجمن ارتودنتیست های ایران و آمریکا و اروپا هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *