مکانیک های segmental برای بستن فضا در ارتودنسی
رترکشن کانین
رترکشن کانین، حرکت دیستالی کانین از یک موقعیت نزدیک ثنایای لترال به یک محل نزدیک پرمولر در طول انحنای ملایم قوس است.
Setup. بیایید فرض کنیم که در دیستال کانین در بعد قدامی-خلفی یک فضای 10 میلیمتری برای بستن وجود دارد. قبل از آغاز بستن فضا باید از align شدن دندان های یا قسمت هایی که می خواهیم حرکت دهیم یا برای انکورج از آنها استفاده کنیم، در حد آنکه بتوانیم یک سیم استنلس استیل 0.021× 0.021 inch (در یک slot براکت 0.022-inch) قرار دهیم، اطمینان حاصل نماییم تا بتوانیم آنها را به صورت دو قسمت جداگانه نگه داریم. تنها ارتباط بین دو قسمت باید از طریق loop باشد.
Preactivation لوپ (تصاویر 7-6 و 8-6). قیل از اینکه بتوانیم لوپ را وارد فضای extraction کنیم، باید یک سری “preactivation bend” خاص در آن قرار دهیم تا لوپ شکل کلی V-shaped یا U-shaped را پیدا کند. از فصل 4 به خاطر دارید که با محاسبه هندسه های به کار رفته در لوپ می توانید به نحوه ی عملکرد آن پی ببرید. خم های preactivation، خم های آلفا (انحنای قدامی) و خم های بتا (انحنای خلفی) نیز نام دارند. این خم ها جهت ایجاد گشتاوری (MC) که گشتاور تولید شده توسط نیرو (MF) را خنثی می کند، ضروری هستند. هر چه درجه ی خم بیشتر باشد، میزان MC تولید شده نیز بیشتر خواهد بود. هم چنین گشتاور بیشتری در دندانی که به لوپ نزدیکتر است، ایجاد می گردد (مبحث مربوط به off-centered V-bend ها را در فصل 4 ببینید).
فعال سازی لوپ. فعال سازی نهایی لوپ تنها زمانی صورت می گیرد که درون slot براکت ها قرار گیرد. سیم در جهت دیستال از درون تیوب خلفی کشیده شده و cinch می شود. میزان کشیدگی دیستال، توسط میزان فضایی که می خواهیم ببندیم، هدایت می شود. برای بستن یک فضای extraction 8 میلیمتری، به طور ایده آل، 8 میلیمتر activation لازم است. این گام فعال سازی برای تولید نیرو و MF مورد نیاز ضروری است.
حرکت دندان با فعال سازی و قرار دادن لوپ در محل مطلوبش، توسط deactivation لوپ صورت می گیرد. بستن فضا با کمک لوپ طی سه مرحله ی متمایز صورت می گیرد که به طور تئوری و بالینی مشخص می شوند. کیفیت و ماهیت حرکت دندان به طور اولیه توسط واکنش بین MF و MC که حین حرکت دندانها به سمت یکدیگر ایجاد می شوند، تعیین می شود.
فاز I (tipping). فنر در فازهای اولیه ی رترکشن، کاملاً فعال بوده درنتیجه، نیرو بالا و به تبع آن گشتاور نیز بالا است (MF = F×d ، d فاصله ی بین دو نقطه ی اعمال نیرو و مرکز مقاومت کانین است). این وضعیت منجر به ایجاد یک نسبت MC/MFکمتر از یک، گشته؛ و مرکز چرخش کانین را نزدیک به اپکس قرار می دهد. بنابرین حرکت قابل ملاحظه ی تاج را به همراه حداقل حرکت ریشه ی کانین صورت می گیرد (تصویر 9-6،A ). این فاز مثال کلاسیکی از “گشتاورهای افتراقی” است که پیش از این مورد بحث قرار گرفته بودند. بسته به طبیعت حرکت دندان های کانین در مقابل دندان مولار ( حرکت tipping تاج کانین در مقابل tipping ریشه ی مولار)، نیاز انکورج بر روی دندانهای مولار حداقل است. به بیان دیگر، امکان “anchorage loss” حداقل است. توجه کنید که اگر preactivation bend کافی بر روی لوب قرار ندهید در این فاز با حرکت tipping کنترل نشده ی کانین و dumping سریع آن مواجه خواهید شد.
فازI از deactivation لوپ ها (tipping ساده). از آنجا که MF>>>MC است با حداقل حرکت ریشه و حرکت بیشتر تاج مواجهیم. MF = F × d. توجه: سیم های ثبات دهنده برای قسمت های passive نشان داده نشده اند. B، فاز II از deactivation لوپ ها (translation). از آنجا که MF = MC، حرکت تاج و ریشه اینجا با هم برابر است. بنابرین کانین نیز دچار حرکت bodily می گردد. ( به یاد داشته باشید که چنین وضعیتی که در آن گشتاورها به طور فوق العاده ای متعادل باشند به ندرت رخ می دهد.) C، فاز III از deactivation لوپ ها (حرکت ریشه). از آنجا که MC>>>MF، حداقل حرکت تاج و حرکت ریشه ی بیشتری را خواهیم داشت. D، نمای اکلوزال. قرار دهی V-bend درون T-loop گشتاور مقابله کننده یا گشتاور کوپل (MC) برای مقابله با چرخش مولر و کانین تولید می کند. برای نداشتن چرخش حین رترکشن باید MC = MF باشد.
فاز II (translation). با دیستالیزه شدن کانین و کاهش فاصله ی بین دو attachment، سطح نیرو نیز کاهش می یابد. این امر موجب کاهش MF نیز می گردد. در یک نقطه، میزان MF با MC برابر می شود (MC/MF=1). چنین وضعیتی مرکز چرخش را در بی نهایت قرار می دهد. در این مرحله کانین با خنثی شدن گشتاورها توسط یکدیگر، دارای حرکت translation می شود. اینجا هم دندان مولار و هم کانین تمایل به translation دارند. با این وجود این اتفاق در هر دو دندان، در یک زمان روی نمی دهد، چرا که مقادیر MF برای کانین و مولر متفاوتند. هم چنین، احتمال از دست دادن انکورج در این مرحله زیاد است چرا که هیچ گشتاور خالصی جهت تقویت انکورج بر روی مولر نبوده و نیاز به انکورج بر روی مولر به دلیل translation کانین بالا است.
فاز III (حرکت ریشه). با کاهش سطوح نیرو MF هم کاهش می یابد اما میزان کاهش MC خیلی قابل توجه نیست (چرا که به الاستیسیته ی سیم وابسته است). بنابرین در این مرحله نسبت MC/MF بیشتر از یک بوده و در نتیجه گشتاور خالص، معکوس می شود (تصویر 9-6، C). این امر منجر به حرکت بیشتر ریشه نسبت به تاج شده و راه را برای تصحیح ریشه ( که تاج آن در فاز I، tip شده بود) هموار می سازد. بنابرین کانین تحت tipping یا uprighting ریشه قرار می گیرد؛ در حالیکه مولر عمدتاً دچار tipping تاج می شود. بنابرین این فاز مستعد نشان دادن حدی از حرکت مزیالی مولر، یعنی از دست دادن انکورج است. ممکن است به تقویت انکورج نیاز باشد.
دقت کنید که برای فهم آسانتر، نیروهای عمودی تولید شده ناشی از گشتاورهای نابرابر در تصویر 6-9 نشان داده نشده اند. هم چنین، تمام فازها مشابه فازی خواهند بود که از نمای اکلوزال نشان داده شده است (تصویر 9-6، D).
لینک دانلود اساس بیومکانیک بستن فضای Extraction قسمت4 انتشارات آرتین طب