دانلود در انتهای فصل
دستگاه ارتودنسی وسیله ای است که به کمک آن، می توان یک یا چند دندان در موقعیت غیرطبیعی را به حالت طبیعی برگرداند. دستگاه ارتودنسی در دونوع ثابت و متحرک است.
دستگاه متحرک : بیمار می تواند خودش ان را در اورده یا قرار دهد.
دستگاه ثابت : توسط دندان پزشک در دهان قرار گرفته و بیمار نمی تواند ان را جابجا کند.
خصوصیات دستگاههای ارتودنسی
نباید مانع رشد و نمو طبیعی باشد.
باید ساده و محکم باشد و بتواند در محیط دندان قرار گیرد.
باید نیروی لازم را در جهت صحیح بوجد اورد.
باید از retention کافی برخوردار باشد (در حین صحبت ، غذا خوردن و فعالیت عادی در جای خود باقی بماند)
ایجاد حرکت نامطلوب نکند در جایی که قرار است دندان حرکت کند ، فقط دندان مورد نظر حرکت نماید و در بقیه قسمت ها حرکتی دیده نشود.
دستگاه نباید باعث ایجاد پوسیدگی ، عوارض روی دندان ، ضایعات مخاطی و التهاب روی بافت نرم شود.
بزاق انرا از بین نبرده و ایجاد تغییرات شیمیایی و یا مسمومیت نکند.
دستگاه باید سبک و قابل حمل برای بیمار باشد.
نیروها بر اساس موقعیت دندان تحت کنترل باشد.
دستگاههای ارتودنسی باید با قسمتهای بدن سازگار یا Biocompatible باشند.
دستگاههای متحرک.
معایب
دامنه حرکت دندان محدود است.
چون نقطه اثر روی دندان دارد. حرکت tipping در دندان ایجاد می کند اما دستگاه ثابت حرکت bodily ایجاد می کند و axial inclination دندان بهم نخواهد خورد. حرکت bodily در دستگاه ثابت از اول bodily تاج نیست دندانی که حرکت bodily می کند. مجمعه ای از حرکات tipping ریشه و tipping تاج است. اول تاج tip می شود و دنباله ان tipping ریشه خواهد بود. ولی دستگاه متحرک قدرت tip کردن ریشه را ندارد و فقط تاج را tip می کند.
لزوم همکاری کامل بیمار ، بیمار که معمولا بچه است اگر از دستگاه بطور مداوم استفاده نکند دندان حرکت نمی کند و یا اگر حرکت کرده باشد ، بجای خود برکی گردد و ان هم بعلت periodontal ligamemt است که 28 روز لازم است تا recover شود. این مدت در مورد لیگامنت supra alveolar حدود 230 روز است. دستگاه ثابت توسط band یا bond دندان ثابت شده و توسط اجزا فعال، نیور به دندان وارد می شود مگر اینکه بیمار دستگاه را بشکند و از activation خارج کند. بنابراین ناهنجاری که تا حدود برطرف شده بود دوباره عود می کند.
در بعضی مواقع و در تعداد زیادی از ناهنجاری ها می توان از دستگاه متحرک استفاده کرد وقتی منظور حرکت bodily باشد نمی توان از دستگاه متحرک استفاده کرد. حرکت tipping در بعضی از بیماران باعث برطرف کردن یک ناهنجاری می شود. مثلا در thumb sucking محور طولی دندان تغییر کرده است و حرکت bodily در این ناهنجاری لازم نیست. با دستگاه ثابت می توان هر دو حرکت bodily و tipping را ایجاد کرد. وقتی محور طولی دندان انحراف به لبایل لازم دارد، می توان ناهنجاری را با دستگاه متحرک درمان کرد.
در طول درمان باید بین بیمار و دستگاه تطابق ایجاد شود. دستگاه متحرک اداپتاسیون خود را دست می دهد و نتیجه منفی بوجود می اورد. دستگاه ثابت چون همیشه در دهان وجود دارد قابل دسترسی و بهم خوردن توسط بیمار نیست. بنابراین عامل عدم تطابق و عدم ادپتاسیون در مورد دستگاه ثابت وجود ندارد.
با توجه به اینکه ممکن است بیمار از وسیله متحرک استفاده نکند مدت درمان مشخص نیست که خود می تواند برای بیمار خسته کننده باشد.
از نظر حفظ سلامتی دندان و بافتهای نگهدارنده دستگاه متحرک می تواند اسیب ایجاد نماید البته اگر بیمار رعیت بهداشت را بکند این مسئله در مقایسه با نوع ثابت کمتر خواهد بود.
مزایای دستگاه متحرک
به سادگی ساخنه و طراح ریزی می شود. در صورتی که دندان پزشک از اموزش مقدماتی و تکنیک لازم بر خوردار باشد می تواند به راحتی انها را بسازد.
دستگاههای متحرک به سادگی و در مدت کوتاهی ساخته می شوند. دستگاه ثابت برای قرار دادن و استفاده مشکلاتی دارند. اولا دندانهای مولر باید band و بقیه دندانها bond شوند که خود مدت زیادی وقت می گیرد سپس در هر ویزیت ساخت وایر جدید و قرار دادن ان وقت گیر خواهد یود ولی تنظیم دستگاه متحرک در همه مراحل وقت کمتری می گیرد.
هزینه ساخت دستگاه متحرک خیلی کمتر از ثابت است.
از نظر زیبایی و ظاهر بیمار نوع متحرک قابل قبول است. چون در صورت نیاز در اورده و گذاشته می شود.
ساخت مجدد دستگاههای متحرک ساده تر است.
دستگاههای ارتودنسی متحرک به سه دسته تقسیم می شوند:
دستگاههای ارتودنسی متحرک که قسمت اکتیو دارند مانند سیم، فنر، پیچ، کش
دستگاههای ارتودنسی متحرک که قسمت اکتیو ندارند ولی موقعی که در حفره دهان قرار می کیرند بوسیله عضلات حفره دهان و بافتهای مجاور فعال می شوند. این دستگاهها بنام دستگاههای فانکشنال نامیده می شوند. مانند Frankle , monoblock , activator و یا tongue appliance
دستگاههای ارتودنسی که هیچگاه قسمت فعال ندارند و در حفره خارج دهان بصورت passive می باشند مانند : removable space maintainer
اجزا دستگاه ارتودنسی
اسکلت دستگاه یا frame work اولین قسمت دستگاه متحرک به حساب می اید و در حقیقت قسمت اصلی دستگاخ متحرک می باشد. در مراحل اولیه تکامل، اسکلت دستگاههای متحرک ارتودنسی به روش ریخته گری از الیاژهای مورد مصرف در دندان پزشکی ساخته می شد که بعد از ساخت فرم مومی دستگاه عمل casting انجام می گرفت و با ریختن فلز مورد نظر دستگاه ساخته می شد. سپس دستگاه sand blast می گردید و در نهایت پرداخت و polish می شد. این روش بسیار طولانی و مستلزم مراحل کاری بسیار زیاد بود. پیشرفت علوم و تکنولوژی ساخت مواد دندانپزشکی، باعث شد اکریل پختنی یا heat cure acryle در ساخت دستگاههای دندانپزشکی بکار رود. در این روش مراحل کاری کمتر شده ولی ساخت مدل مومی بعد از اماده کردن عناصر مختلف دستگاه انجام می گیرد. در این روش duplicate کردن قالب بیمار برای انجام عمل casting حذف گردید و فرم مومی همراه با قسمتهای دیگر دستگاه مفل گذاری می شود. پس از پختن اکریل، ذستگاه از مفل بیرون اورده می شود و سپس پرداخت و polish می گردد. انجام این مراحل از نظر طمانی وقت گیر می باشد و به حداقل چندین ساعت نیاز دارد. تا اینکه اکریل فوری با self cure acryle به رشته دندانپزشکی معرفی گردید. با استفاده از این نوع اکریل در مراحل کاری و در زمان صرفه جویی می شود. در این روش پس از این که قسمت های دیگر دستگاه شامل قسمت گیر یا retention و قسمت فعال یا active می باشد. روی مدل گچی ساخته می شود و بوسیله موم در نواحی دور از محل قرار گرفتن اکریل ثابت می گردد.
روش دوم کار با اکریل فوری بنام روش Mass Technique یا رئش توده ای نامیده می شود. در این روش اکریل بصورت خمیر در اورده شده و قبل از اینکه مراحل پلیمریزاسیون شروع می شود. این خمیر روی مدل گچی روی نواحی مورد نظر پوشانده می شود. در این روش ممکن است عناصر دستگاه به طور کامل در اکریل قرا نگیرد و یا ضخامت اکریل متناسب در می اید کار با این روش نیاز به تجربه و توجه کافی دارد. در ساخت دستگاههای ارتودنسی به منظور رسیدن به کیفیت مطلوب همراه با کاهش زمان، گاهی اوقات همزمان از هردو روش فوق الذکر استفاده می شود. بدین ترتیب که در مرحله اول از تکنیک قطره ای برای در بر گرفتن عناصر دستگاه توسط اکریل استفاده می شود سپس تکنیک Mass برای مفروش ساختن سطوح مورد نظر بکار می رود.
بطور کلی اسکلت دستگاه وطیفه در برداشتن تمام عناصر را به عهده دارد و بعنوان carrier یا حامل این قسمتها به حساب می اید. در نتیجه اگر قرار نگرفتن این قسمتها در داخل اکریل بطور کامل انجام نگیرد در ثبات و کارایی دستگاه اختلال ایجاد می نماید. کار دوم اسکلت دستگاه متحرک، افزایش تکیه گاه یا anchorage دستگاه می باشد چون دستگاه متحرک ارتودنسی از نوع اکریلی سطوح وسیعی تز فک مورد نظر شامل دندانها، استخوان الوئول و نواحی از استخوان فک بالا و پایین را می پوشاند، لذا اسکلت مناسب می تواند در کاهش عکس العمل نیروهای ارتودنسی که در قسمت فعال دستگاه ایجاد می شود موثر بوده و عوارض کمتری بوجود اید. کار سوم اسکلت افزایش گیر یا retention دستگاه می باشد. البته دستگاه می تواند به صورت قسمت فعال عمل نماید. ساخت اسکلت بعد از مراحل قالب گیری صحیح توسط الیژینات و ریختن قالبها با استفاده از نسبتهای صحیح اب گرم و گچ روش های نوصیه شده مخلوط سازی گچ طبق دستورالعمل کارخانه سازنده باعث می شود تغییرات حجمی به حداقل برسد که خود موجب ساختن اسکلت یا frame work ی تطابق کامل خواهد بود. َ Adaptation کامل دستگاه با مخاط فک بالا یا ناحیعه لینگوال فک پایین است. هرچه تکیه گاه وسیع تر باشد anchorage وسیعتر است و کارایی دستگاه بیشتر می باشد. گسترش اسکلت دستگاه تا دیستال اخرین دندانهای مولر روییده شده سبب می شود بتواند با نیروهایی که در جهت قدامی –خلفی به دستگاه وارد می شود مقابله کند. در فک بالا اسکلت معمولا plate را می پوشاند. گرچه می تواند open plate نیز باشد. حهت ساختن ant bite plate اکریل باید تا سطح لینگوال دندانهای قدامی فک بالا گسترش یابد و در نتیجه bite باز می شود. یک bite plate می تواند یک سطح شیب دار بوده و بعنوان یک صفحه راهنما جهت حرکت مندیبل به جلو و یا ثابت نگه داشتن مندیبل در موقعیت فعلی خود عمل نماید.
Bite plate ماگزیلا در درمان ناراحتی های TMJ، بیماری های پریودنتال براکسیزم اوربایت و غیره دستگاه وثر و مفیدی است. اسکلت ذستگاه در اطراف طوق دندان از شکل اناتومیکی ان پیروی می نماید. ضمنا حدود اسکلت به صورت بسیار نازک شده خاتمه می یابد. حدود خلفی اسکلت می تواند تا tuberosity ادامه پیدا کند و در مندیبل به ارتفاع الوئول پروسس بستگی دارد.
قسمت نگهدارنده دستگاههای متحرک یا retention part
دستگاه ارتودنسی متحرک برای اینکه بتواند نقش خود را به نحو مطلوب انجام دهد باید کاملا در جای خود ثابت باشد که همکاری بیمار جلب شود تا درمان ارتودنسی یصورت مداوم و فعال باشد. تقریبا تمام انواع دستگاههای ارتودنسی متحرک توسط کلاسیها به دندان متصل می شوند تا در حفره دهان بصورت ثابت و پایدار در جای خود باقی بمانند.
الف ) arrow clasp یا کلاسپ پیکانی
این کلاسپ از یک پیکان یا arrow محکم در فضی بین دندانی قرار دارد ساخته می شود. سیم ارتودنسی به قطر 0.7 mm و از جنس استینلس استیل می باشد که توسط یک نوع پلایر به نام arrow forming ساخته می شود توسط این پلایر سه پله روی سیم ایجاد شده، سپس یک سر ان به ژنژیوال خم می گرددد باید دقت کرد که قسمت وستیبولی کلاسپ به دقت خم شود تا در فاصله 1 میلی متر نخاط پسبنده باقی بماند و از تماس با مخاط نرم زیرین جلوگیری شود. بزوی جلوی کلاسپ که در داخل اسکلت دستگاه جایگزین می شود از شمت مزیال نقطه تماس پزیمولر دوم و مولر دوم شیری می گذرد. از این قسمت کلاسپ بصورت یک پیکان فرم داده می شود که دو انتهای ان به ناحیه اینترپروگزیمالی چسبیده شده و بازوی خلقی به سمت دیستال خلفی ترین دندان موجود رفته، دوباره به طرف اسکلت دستگاه بر می گردد. در حقیقت از سطوح پروگزیمالی دندانها استفاده می شود که یک یا چهار دندان را می تواند شامل شود. اگر تعداد دندانهایی که شامل می شود بیشتر گردد، انعطاف پذیری ان بیشتر می شود نوک پیکان درست روی ژنژیوال و در اندرکاتهای مزیوباکال و دیستوباکال دندانها محدود می شود . اندرکات حدود 1 میلی متر جهت گیر کافی است. در افراد بالغ arrow head باید در بالای gingival mavgin قرار گیرد که باعث کم کردن فشار کلاسپ بر روی دندان شود. باید از فشارهای بیش از اندازه جلوگیری کرد. مزیت این کلاسپها قابلیت تنظیم یا adjust کردن پیکانها در جهت قدامی یا خلفی است. مثلا وقتی در طول درمان دندان مولر دوم شیری بیفتد، خم کردن پیکانها در جلوی پریمولر اول و مولر اول می تواند tillt دندانها را کاهش دهد. نوک پیکان نباید هیچگاه تیز باشد زیرا باعث تخریب درونی سیم می شود و خاصیت شکنندگی انرا افزایش می دهد (اگر شکستگی در نقطه ای دور از base باشد می توان با روش لحیم کردن انرا تعمیر کرد) اگر کلاسپ روی دندانهای شیری جهت گیر قرار گیرند و دندانهای کوتاه و مخروطی باشند توصیه می شود روی سطح باکال دندان شیارهای افقی تراشیده می شود البته این در صورتی است که کار ساختن دستگاه به پایان رسیده و retention کافی توسط کلاسپها تامین نشده باشد در این روش باید زمان افتادن دندانهای شیری نیز نزدیک باشد arrow clasp در شکل 1-3 مشاهده می شود.
ب ) Circumfrential clasp یا clasp c
ساختن ان راحت تر است و retention ان در حد متوسط است. کلاسپ حلقوی در مورد مولر دوم و کانین مفید است. پس از افتادن مولرهای شیری قرار دادن این کلاسپ بر روی کانین شیری همراه با کلاسپ اصلی روی مولرهای دائمی می تواند در ناحیه فدامی استقامت و گیر دستگاه را افزایش دهد. بزرگترین مزیت این گلاسپ این است که دور نگه داشتن ان از تماسهای اکلوزالی راحت تر از کلاسپ A dams است. به همراه کلاسپ می توان از finger spring یا z spring استفاده نمود ولی اگر expansion فک مورد نظر باشد تحمل و مقاومت چندانی نداشته و کلاسپ مناسبی نیست. از تظر قدرت نگهداری، قابل مقایسه با کلاسپ A dams نمی باشد و باید ان را تنها یک عنصر حمایت کننده دانست تا نگه دارنده واقعی از لحاظ عملی برای یک پلاک نگه دارنده ممکن است کلاسپ حلقوی کافی باشد ولی برای پلاک فعال کافی نمی باشد c clasp در شکل 2-3 مشاهده می شود.
پ ) Adams clasp
تعداد کثیری از ارتودنتیستها این نوع کلاسپ را ترجیح می دهند، زیرا بیشترین گیر یا retention توسط این کلاسپ بدست می اید تا این لحظه پرمصرف ترین و قدرتمندترین کلاسپ برای retention دستگاههای متحرک کلاسپ Adams است. حتی زمانیکه retention کمی مدنظر است. بخاطر راحتی ساخت و قدرت کافی در بسیاری از موارد استفاده می شود. این کلاسپ از سیم stainless steel سخت و با قطر 0.7 mm ساخته می شود و برای دندان کانین از سیم 24 میل استفاده می شود.
این کلاسپ تغییر یافته، کلاسپ arrow head شوارتز می باشد که برای استقرار در اندرکاتهای مزیوباکال و دیستوباکال دندانها طراحی شده است . نقطه تماس این کلاسپ arrow head است. arrow ها درفاصله ای که مطابق پهنای دندان است قرار می گیرند. در نتیجه پل مستقیم سیمی میان arrow باقی می ماند. این پل سیمی باید فاصله معقولی داشته و همینطور بافت لثه ای نیز، با فاصله قرار می گیرد. در مرحله بعدی arrow ها درجهت باکالی خم می کنند تا با شیب gingival margin مطابقت داشه باشد و مانع اکلوژن نباشد. این کلاسپ نسبت به کلاسپ arrow head یک زیت عمده دارد ان این است که بین دندانها فاصله نمی اندازد و خواص نگه دارنده عمده ای دارد. اولین گام در ساختن کلاسپ Adams که از اهمیت زیادی برخوردار است تعیین فاصله بین نقاط نگهدارنده retentive points می باشد. زیرا اگر اشتباه شود هیچ راهی برای جبران ان وجود ندارد کلاسپهای نیمه اماده با پلهایی با طول مختلف و retentive points اماده در بازار وجود دارد . برای کسب retention بیشتر از اندرکات ناحیه طوق دندان مورد نظر در قسمت باکال به اندازه یک میلیمتر با اسپاتول برداشته می شود تا gingival sulcus در کست گچی عریان شود. نقط گیر کلاسپ باید به دقت در اندرکاتها قرار گیرد تا retention به خوبی تامین شود. اگر دندان هنوز بطور کامل نروئیده باشد روی کست گچی از زیر مارژین لثه اتقدر می تراشیم تا به اندرکات برسیم. arrow در این قسمت باعث عقب نشینی لثه می شود. در مورد دندانهایی که کامل بیرون امده و دارای اندرکاتهای عمیقی هستند. arrow ها نباید در فاصله زیادی از circumference دندان قرار می گیرد، هرقدر فاصله بین arrow ها کمتر و باریک تر شود اثر و کارایی دستگاه بیشتر می شود این کلاسپ بجز در اینسایزرها ساخته شود در بعضی موارد این کلاسپ بر روی دو دنان قدامی قرار می گیرد کخ مانند یک دندان مفرد عمل می کند ولی ترجیحا نوع کلاسپ و arrow head بین دو دندان سانترال بوده که از سیم از حدود ژنژیوال مارژوین تبعیت می کند.
کلاسپ adams بطور عادی در دهان passive است و فقط هنگامی که frame work جابجا می شود فعال می گردد هرگاه دستگاه بخواهد از جای خود بلند شود از خود مقاومت نشان می دهد بجز arrow work ها، جای دیگری از کلاسپ نباید با دندان تماس پیدا کند. همیشه دو نقطه تماس بین کلاسپ و دندان وجود دارد. یکی از modification های کلاسپ adams اضافه کردن یک accessory arrow است که باعث افزایش تکیه گاه در ناحیه مولر می شود. این حالت بخصوص بعد از کشیدن دو طرفه پریمولرها طرح ریزی می شود.
وقتی یک پلاک متحرک جدید از لابراتوار اورده می شود یا هنگامیکه یک بیمار برای تنظیم پلاک خود مراجعه می نماید، الب ضرورت دارد که کلاسپها تنظیم شود. اکثر اوقات این تنظیم به نحوی است که با کمی خم کردن کلاسپ از محل اتصال ان با اکریل به طرف لثه انجام می شود می توان برای تماس بهتر دندان با کلاسپ نقاط گیر را به طرف داخل خم نمود این عمل زمانی ضرورت دارد که کلاسپ در لابراتوار بطور مطلوب ساخته نشده باشد. بطور کلی اگر قرار است پلاک فعالتر باشد و نیروی بیشتری به وجود اید به همان میزان لازم است کلاسپ گداری بیشتری انجام شود. به این ترتیب می توان بر روی دو دندان مولر یک کلاسپ adams ساخت که اصطلاحا به ان double adams clasp می گویند . در صورت ضرورت می توان همین کار را بر روی دو پره مولر انجام داد این مل بخصوص در مورد بیماران مسن تر که احتیاج به گیر بیشتر است کاربرد دارد. clasp adams در شکل 3-3 مشاهده می شود.
ت ) Duyzing clasp
این کلاسپ یکی از کلاسپهای ساده است. در این کلاسپ دو سیم که از طرف lingual امده از نقطه اتصال دندانهای مجاور در سمت اکلوزال عبور کرده و به سمت زیر circumference (در اندرکات دندانی) خاتمه می یابد duyzing clasp در شکل 4-3 مشاهده می شود.
ث ) Continuous eyelet clasp
این کلاسپ در موارد ساخت دستگاههای Anterior bite block استفاده می شود. این کلاسپ از سطح اکلوزال عبور کرده و به داخل اکریل می رود در مواردی که احتیاج به رویش دندانهای خلفی وجود دارد سخت انها توصیه می شود.
کلاسپ Continuous eyelet نیز به همین منظور بکار می رود و چندین دندان را شامل می شود که در مقابل رشد دنانهای خلفی هیچگونه ممانعتی ایجاد نمی کند. Continuous eyelet در شکل 5-3 مشاهده می شود.
ج ) triangular clasp
این کلاسپ جدید بوده و در سالهای اخیر کاربرد پیدا کرده است در واقع یک سیم به شکل arrow بوده که از نقطه تماس بین دندانی عبور می کند. بوسیله این کلاسپها گیر خوبی بدون صدمه به بافت لثه بدست می اید. این کلاسپ به راحتی شکل داده می شود. در صورت شکسته شدن به سهولت خارج می شود. انواع اماده و ساخته شده در بازار وجود دارد. پلایرهای مخصوص برای فرم دادن کلاسپهای triangular نیز وجود دارد. triangular clasp در شکل 6-3 مشاهده می شود.
شکل 6-3 traingular clasp
چ ) ball clasp
در این کلاسپ گیر از ناحیه پروگزیمالی تامین می شود. بشکل یک توپ کوچک از جنس استینلس است سیم از ناحیه lingual از داخل اکریل به طرف باکال امده و ناحیه انتهای سیم که به شکلل توپ کوچک است در اندرکات بین دو دهان قرار می گیرد. retention زمانی عالی است که ball با سطوح تماس داشته باشد. ساختن این کلاسپ اسان است و این حسن عمده ای محسوب می شود ولی بخاطر اینکه طول انها کوتاه و نسبتا محکم باشد قادر نیست همانند کلاسپ در عمق اندرکاتها قرار گیرد از کلاسپهای توپی فقط هنگامی باید استفاده شود که انتظار زیادی از پلاک وجود نداشته باشد.
ح ) lingual extention clasp
هر سیمی که از روی سطح اکلوزال عبور می نماید در اکلوژن تداخل ایجاد می کند بنابراین اگر کلاسپی داشته باشیم که از سطح اکلوزال عبور نکند و از طرف لینگوال عمل نماید ایده ال خواهد بود در تئوری اگر یک ضمیمه فنری به امبروژورهای لینگوال امتدا یابد باید بتواند ایجاد گیر نماید ولی واقعیت این است که تعبیه و به کار گیری چنین کلاسپی مشکل است. یک لوپ کوتاه ساخته شده از سیم 0.4 میلی متر یا 16 میل را می توان از طرف لینگوال در محل امبرژور بیم پریمولر دوم و مولر اول منتهی بر روی مولر اول اکثر بیماران قرار داد. این لوپ می تواند برای پلاکهای نگه دارنده متحرک فک بالاگیر کافی ایجاد نماید. این کلاسپ غیر از این امتیاز که از سطح اکلوزال عبور نمی کند چندین عیب دارد.
تنظیم کردن انها مشکل یا غیر ممکن است ، مستعد شکستن می باشد. ممکن است بافت را تحریک نماید و اگر زیاد اکتیو شود می تواند بین دندانها فاصله اندازد. این کلاسپ برای پلاک های نگه دارنده مفید است ولی در مورد پلاک متحرک اکتیو فقط در موارد خاص توصیه می شود. lingual extention clasp در شکل 8-3 مشاهده می شود.
خ ) این کلاسپ شبیه کلاسپ triangular است. می توان از اینها برای یک دندان استفاده کرد ولی در بیشتر موارد استفاده ان شامل چندین دندان و بصورت eyelet continuous است. گوشه ها باید به شکل زاویه تیز فرم داده شوند . از سیمهای سخت می توان کمک گرفت ولی امکان شکستن انها وجو دارد. سیمی که به اندازه کافی از بافت لثه دور باشد باعث ازردگی مخاط نمی شود. یک eyelet اگر روی یک دندان قرار گیرد . strength کافی به اندازه adams نخواهد داشت ولی برای ساختن ان راحت تر است. eyelet continuous مزایای زیادی دارد برای ساختن این کلاسپ برای سه دندان چهار eyelet ساخته می شود . کلاسپهای eyelet در اندرکاتها قرار می گیرد. این نوع کلاسپها تا اندازه ای برای Anterior bite block مناسب است و منابع رویش دندانها نمی شود . eyelet در اندرکاتها قرار می گیرد. این نوع کلاسپها تا اندازه ای برای Anterior bite block مناسب است و منابع رویش دندانها نمی شوند . . eyelet برای چهار دندان نسبتا طولانی شده و مناسب نیست. در چنین مواردی کلاسپهای triangular ترجیح داده می شود . eyelet clasp در شکل 9-3 مشاهده می شود.
د ) rest clasp
این کلاسپ در مواردی که نیروهای اکلوزالی روی پلاک ارتودنسی به میزان زیاد وارد شود استفاده می گردد. ر انتخاب محل کلاسپ باید به دقت کافی نمود تا این کلاسپ باعث تاخل در اکلوژن و فعالیت حفره دهان نگردد، در ساخت این کلاسپ از شیارهای دندانی استفاده می شود rest clasp در شکل 10-3 مشاهده می شود.
قسمت فعال یا active part
توسط این قسمت می توان یک یا مجموعه ای از دندانها را به حرکت در اورد و در موقعیت طبیعی برای ایجاد اکلوژن نرمال قرار داد. قسمت فعال می تواند شامل قسمتهای زیر باشد.
الف ) labial bow
labial bow دو عمل اصلی انجام می دهد مثلا در Hawley appliance باعث نگه داشتن اسکلت دستگاه در جی خود شده یعنی دندانها را نگه می دارد و بصورت passive است به عبارت دیگر به anchorage کمک می کند و باعث گیر دستگاه می شود دومین کار این است که بصورت یک وسیله فعال جهت حرکت دندانها عمل می کند اندازه labial bow مهم است. قطر سیم بین 0.7 میلی متر تا 0.9 میلی متر متغیر است معمولا L.B ها حتی با قطره ای کوچکتر نیز در مقابل فشارهای نسبتا زیاد مقاوم بوده ولی ممکن است باعث تخریب پالپ و نواحی پری اپیکال بشوند. پس باید توجه داشت که معمولا یک دستگاه متحرک بی ضرر است ولی می تواند اسیبهای جبران ناپذیری را نیز سبب شود. در طراحی labial bow معمولا شش دندان قدامی را می پوشاند و از بین دندانهای کانین. پره مولر اول عبور کرده و در اکریل اسکلت دستگاه فرو می رود. labial bow می تواند فقط چهار دندان قدامی را بپوشاند. هرگا نیاز به حرکت دندانهای قدامی وجود دارد loop یا حلقه labial bow می تواند بصورت active دراید. نوع دیگری از ان ترکیبی از یک labial arch بلند و نوعی اسپرینگ به نام spron spring است که اثر traction خواهند داشت. تهیه و ساخت ان راحت نیست و اگر توسط یک متخصص ارتودنسی با تجربه کار گذاشته نشود ممکن است اسیب بسیاری به بافتها برساند. L.B در صورتیکه صحیح ساخته شود می تواند در درمانهای ارتودنسی کمک نماید. L.B در تثبیت موقعیت دندانهای قدامی نقش مهمی ایفا می کند. L.B در حرکت دادن دندانهای قدامی بالا و upright کردن دندانهای قدامی پایین می تواند نقش مهمی داشته باشد labial bow در شکل 11-3 مشاهده می شود.
ب ) فنرها یا spring
در دستگاههای متحرک ارتودنسی فنرها یکی از قستهای active دستگاه را تشکیل می دهند که بطور کلی به دو دسته تقسیم می شوند :
Close loop spring
Open loop spring
اصولا close loop بیشتر استفاده می گردد. برای حرکت دندان، اسپرینگها باید active شوند. نیروی زیاد و بیش از اندازه باعث درد و ناراحتی برای بیمار می شود و عوارض ایجاد شده بر اثر نیروی زیاد می تواند مخرب باشد. فشارها باید در حد بیولویک و light باشد. برای حرکت tipping نیروی 26-25 گرم بر سانتی متر مربع کافی است. طول و قطر wire در تامین هدف درمانی خیلی موثر است. نوع اول در شکل 12-3 و نوع دوم در شکل 13-3 مشاهده می شود.
Z spring
این فنر کاربرد زیادی دارد. با توجه به جهت نیروی حاصله از ان و مسیر اعمال نیرو این فنر می تواند هدف درمانهای مورد نظر را تامین کند. قبلا سیمها و فنرهای ضخیم ساخته می شد که با تحقیقات اخیر روی اثرات بیولوژیکی نیروها و دانش جدید ارتودنسی و تحقیق بر روی کارآیی انواع فنرها دیده شد که سیمهای با قطر کمتر کناسبترند و عوارض کمتری بوجود می اورند.
داشتن wire با طول بیشتر از لحاظ activation طولانی مناسب تر است. z spring می تواند در جهت لیبولینگوال یا باکولینگوال نیرو وارد کند که بر حسب نوع ناهنجاری به کار برده می شود z spring در شکل 14-3 مشاهده می شود.
شکل 14-3 z spring
Finger spring
شامل یک وایر است که از یک طرف داخل اکریل جایگذاری شده و انتهای دیگر ان کج شده است و در تماس با دندان قرار می گیرد. دندان توسط این فنر در موقعیت صحیح خود قرار می گیرد. در سیم باید loop ایجاد شود تا دامنه عمل این فنر افزایش یابد. یا روی سیم curve ایحاد شود تا از فرم اناتومی دندان تبعیت نماید. این فنر می تواند منفرد یا جفت باشد که باعث حرکت parallel گردد.
بطور معمول از این spring جهت جابجایی مزیودیستالی در جهت بستن فضای ایجاد شده بمنظور اصلاح crowding در arch دندانی استفاده می شود. مسیر حرکت دندان همیشه در امتداد خط عمود بر محل تماس اولیه finger spring موجود در پلاک متحرک می باشد. در تصویر سمت راست شکل 15-3 بکارگیری فنر finger برای اصلاح چرخش منجر به انتقال دندان به سمت باکال خواهد شد که مطلوب نمی باشد. باز کردن فضا برای دندان لاترال حرکت دادن کانین بجای پریمولر بمنظور اصلاح crowding بستم دیاستم از موارد استعمال این فنر است. در مواردی که دندان tilt مزیالی یا دیستالی ناشی از extraction دندان مجاور دارد نا حدودی این اسپرینگ کاربرد دارد و یا از بین بردن موانع اکلوزالی دندانهای مجاور را upright می کند تا دندان برای ساخت بریج مناسب شود. اگر دندان پایه بریج upright نشود. نیروها بخوبی به دندان پای و از انجا به base استخوانی وارد نمی شود و پاکت پریودنتال تخریب PDL و ضایعات مخاطی روی می دهد. ساختن loop این فنر به دو صورت است: یکی حلقه باز یا open loop و دیگری حلقه بسته یا close loop می باشد. منظور از حالت close loop این است که فنر در حالت بسته active می گردد که به هنگام باز شدن نیرو وارد نماید . به عبارت دیگر وقتی loop باز می شود نیرو اعمال می گردد. ولی در نوع open loop با بسته شدن loop نیرو وارد می گردد که از نظر بیومکانیکی مطلوب نیست. بنابراین ساختن حلقه بسته close loop توصیه می گردد. finger spring در شکل 15-3 مشاهده می شود.
شکل 15-3 finger spring
Coffin spring
این نوع اسپیرینگ ها در ابعاد بزرگتری هستندیعنی به قطر 1.1 میلی متر تا 1.25 میلی متر می باشند و بجای پیچ جهت expansion استفاده می شوند. یک یا دو عدد از این نوع اسپرینگ می تواند در پلاک فک بالا قرار گیرد. coffin spring در شکل 16-3 مشاهده می شود.
شکل 16-3 coffin spring
Canine retracting spring یا Buccal spring
این spring همراه با loop بوده و به یک بار افقی متصل است. در بسیاری از موارد دندان کانین در جایی غیر از محل اصلی خد رویش می یابد . خارج بودن کانین از قوس فکی یک ناهنجاری بسیار شایع است . در مواردی که CLL مال اکلوژن وجود داشته باشد و کانین سرجا خود نباشد این اسپرینگ بسیار مناسب است . اگر کانین فضای کافی برای رویش نداشته باشد نهفته می شود. این spring در دیستال کانین یا مزیال پریمولر دوم قرار می گیرد . قرار است کانین بجای پریمولر اول قرار گیرد . این اسپرینگ در ناحیه مذکور بطرف بالا و جلو می اید و یک loop می سازد که این loop کانین را در بر می گیرد . نوع close در شکل 17-3 مشاهده می شود . برای active کردن دستگاهها loop بازتر می گردد . range of action در نوع close بیشتر از نوع open است در شکل 18-3 نوع open مشاهده می شود نوع open از نظر بیومکانیک مطلوب نمی باشد.
از انواع دیگر spring ها را می توان paddies که توسط Schwarz طراحی شده است را نام برد که کاربرد کمتری دارد . ولی بسیار effective است نوع paddles در شکل 19-3 مشاهده می شود . نوع helical coil در حرکت دیستالی دندانهای کانین و پریمولر به سمت فضای بی دندانی بسیار موثر است. این فنر در شکل 20-3 برای حرکت مولر اول به سمت دیستال مشهده می شود. باز کردن حلقه فنر را اکتیو می کند در نوع closed loop حلقه نبید در سمت دیستال قرار گیرد زیرا active کردن spring مشکل می شود.
شکل 17-3 close canine retractor
شکل 18-3 open canine retractor
Screw یا پیچ
در انگلستان در دهه 1940 پیچها مورد استفاده قرار گرفتند و توسط Grossman و Martin Schwarz ساخته شدند. استفاده ا پیچ ها دامنه وسیعی دارد Haynes و Jackson در سال 1963 از یک میله پیچ دار استفاده کردند. تکنولوژی ساخت ان با اضافه کردن دو میله راهنما داخل تیوبهانی بهبود یافت و استحکام کای بوجود اورد و با چرخاندن میله پیچ دار دو طرفه از هم دور یا به هم نزدیک می شوند. این وسیله به راحتی داخل یک پلاک گذاشته شده و active می شود. از زمانیکه Schwarz اولین پیچ را ساخت به امروز 200 نوع مختلف پیچ ساخته شده است ولی در عمل تعداد معدودی از اینها توسط ارتودنتیست ها مورد استفاده قرار می گیرد و در انواع اندازه ها در بازار موجود می بشد که اانواع باریک ان برای پلاک فک پایین و پهن تر برای پلاک فک بالا استفاده می گردد . انواع کوچکتر برای حرکات دیستالی دنانها موثرند . بوسیله پیچ می توان تا 8 میلیمتر دندانها را بع طرف دیستال حرکت داد. تنها عیب این دستگاهها این است که اسکلت اکریلی باید در محل پیچ ضخیم شده تا موازی سطح occlusal plane قرار گیرد.
Jack scerew
پیچی است که هم در دستگاههای ثابت و هم در متحرک بکار میرود . در دستگاه متحرک هم برای اصلاح کردن cross bite خلفی و هم قدامی بکار میرود . اگر کراس بایت یک طره یا دو طرفه است . بردن فک بیمار به centric relation در تشخیص این عارضه کمک می کند .
Jack scerew معمولا دو طرفه عمل می کند و یک reciprocal anchorage است که برای تصحیح cross bite قوس بالا را در دو طرف باز می کند . گر cross bite خلفی unilateral باشد باز شدن فک در سمت نرمال باعث hyperactivity عضلات بوکسیناتور در سمت نرمال می شود که پس از برداشتن دستگاه ، دندانها به محل اولیه خود برمی گردند . در cross bite قدامی که به علت دیر افتادن دندانهای شیری می باشد ، دندانهای قدامی به سمت پالاتال قرار می گیرند و تاخیر و عدم رشد درفک بالا در ناحیه premaxilla حاصل می شود و یک ناهنجاری اکتسابی بوجود می اورد . اگر بیمار C II باشد یک jack screw در جهت قدامی – خلفی قرار می گیرد و تمام قسمت قدامی را از کانین به بعد شامل می شود تا ناحیه پری ماگزیلا را به جلو براند .
جز فعال پلیتهای expansion تقریبا همیشه یک پیچ است و طوری قرار داده می شود که سگمنتها را به هم نگه دارد . با باز کردن پیچ سگمنتهای پلاک از هم دور می شوند . استفاده از پبچ این امتیاز را دارد که مقدار حرکت را می توان کنترل نمود و base plate ، به رغم اینکه به دو قسمت تقسیم شده است دارای استحکام خوبی می باشد . عیب ان این است که سیستم نیوری حاصله با سیستم نیرویی که برای حرکت دندان ایده ال می باشد . خیلی تفاوت دارد .فعال کردن مکرر با فواصل زمانی کم ممکن است به دندانها اسیب برساند . با این همه وقتی که از پیج برای اعمال نیرو به گروهی از دندانها استفاده می شود . میزان نیرویی که به هریک از دندانها به تنهایی وارد می شود کاهش می یابد . به علاوه حتی اگر بهترین کلاسپها ساخته شوند اگر سطح نیرو زیاده از حد گردد ، دستگاه قبل از اینکه بتواند اسیبی وارد اورد از محل خارج می گردد . این جابجایی ، شایع ترین مشکل پلیتهای expansion می باشد فعال کردن زودهنگام پیچ منجر به فاصله گرفتن دستگاه از دندان می گردد و باعث می شود که قوس انطور که دلخواه است گسترش نیابد . اکثر پیچ ها در ازایک دور کامل یک میلی متر باز می شود بنابراین با یک بار ( یک چهارم ) باز کردن 0.25 میلی متر حرکت دندانی خواهیم داشت . سرعت حرکت دندان نباید از یک میلی متر در ماه تجاوز کند سرعت فعال کردن پیچ یک پلاک متحرک برای گسترش قوس تحت هیچ شرایطی نباید از هفته ای دوبار بیشتر باشد . با این سرعت در هر ماه یک میلی متر گسترش در هر طرف خواهیم داشت . با دستگاههایی از این نوع معمولا ترجیح دارد که دستگاه در هان قرار داده شده و در حالی که محکم در جای خود قرار دارد پیچ باز شود و تا چند ساعت پس از فعال کردن پلاک از دهان خارج نگردد . این عمل شاتس حفظ تطابق دستگاه را به حداکثر می رساند .
گسترش قدامی دندانهای ثنایای ماگزیلا
یکی از ساده ترین موارد موصزف دستگاههای پیچ دار ، اصلاح کردن کراس بایت قدامی فک بالا در هنگامی که فضاای کافی برای گنجاندن دندانها در محل های مناسب درون قوس وجود دارد می باشد . لازم است که اکریل بر روی سطح اکلوزال دندانهای خلفی اضافه شود تا دندانها در جهت عمودی از هم جدا شوند و فاصله کافی برای عبور ندانهای قدامی از کراس بایت به وجود اید . Retention دستگاه با امتداد اکریل به طرف باکال و اندرکاتهای لینگوال و استفاده از کلاسپ تامین می شود کلاسپ ها به اندرکاتهای اینگوال و استفاده از کلاسپ تامین می شود کلاسپ ها به اندرکاتهای باکال دندانهای خلفی امتداد می یابند . با قرار دادن یک پیچ پشت ثنایاها طرح پلاک کامل می گردد .
گسترش عرضی آرچها
شایعترین موردی که فک گسترش داده می شود . تنگی فک بالا همراه با تمایل کراس بایت می داند . پلاک متحرک همراه با چیپ ارچ را به طور کامل با tipping باکالی دندانهای خلفی بالا گسترش خواهد یافت و در زمیدپاتال و استخوان ماگریلا گسترش نمی یابد . بنابراین پلاک های متحرک برای گسترش اسکلتال و یا گسترش دنتال بیش از 4 تا 5 میلی متر تجویز نمی گردد. برای جلوگیری از جابجایی پلاک لازم است کلاسپها بسیار دقدق ساخنه شوند گسترش جانبی فک پایین با پلاک متحرک به مراتب مشکلتر از گسترش فک بالا می باشد .گسترش ناحیه بین کانین های فک پایین با پیچ کار گذاشته شده در قسمت قدامی پلاک متحرک توصیه نمی شود ، چون نیروها بر روی دندانهای ثنایا و کانین متمرکز می گردند به طوری که براحتی نیروی زیاد از حد اعمال می گردد . یه علاوه گسترش ناحیه اینتر کانین فک پایین پایدار نمی باشد .
Jack maxillary expansion به دو صورت به کار می رود
Rapid maxillary expansion
به معنای expansion سریع فکی است . بیشتر در هنگامی که ناهنجاری اسکلتال است استفاده می گردد . در اثر فشار ایسکمی در ناحیه فضای پریودنت ایجاد می شود که باعث می شود استئوکلاستهافعالیت نکنند و چارگی در لیگامانهای پریودنتال بوجود اید در نتیجه نیروهای وارد شده به دندان به استخوان منتقل می شود و باعث باز شدن palatal suture می گردد .
بنابراین در اینجا از یک پدیده مخرب تامین هدفهای درمانی استفاده می شود . درمان بیش از 2-3 ماه نباید طول بکشد زیرا نیروهای زیاده ز حد باعث ضایعات استخوانی می شود . بنابراین با این روش در مدت کوتاهی شکاف median palat suture باز شده و اسکلت تصحیح می شود . البته بهتر است جهت repair palatal expansion از دستگاه ثابت استفاده شود ولی اگر fitness دستگاه متحرک ایده ال باشد از متحرک می توان استفاده کرد. برای جلسه اول ابتدا دوبار پیچ باز می شود و سپس 12 ساعت بعد دوبار باز می گردد . پبچ ها در هر چرخش 90 درجه ، 0.25 میلیمتر باز می شود و ب این چرخش درزهای در ارتباط با ان نیز باز می شوند . در روزهای بعدی روزی دوبار تا باز شدن فک بالا و هم اهنگی ان با فک پایین ادامه می یابد . بهتر است عمل expansion بیش از اندازه مورد نیاز بصورت overexpansion و over treatment ادامه می یابد .
Slow maxillary expansion
موقعی که tilt دندانی وجود دارد و هدف اصلاح موقعیت دندانها می باشد کاربرد دارد . می تواند یک طرفه یا دو طرفه باشد . هفته ای یکبار پیچ باز می شود تا فرصت برای bone remodeling به اندازه کای باشد .
معمولا بهترین expansion در مواردی است که دو طرفه باشد . در نتیجه anchorage بهترین نوع بوده و هیچ نیرویی به عدر نمی رود پیچ باید تا جایی که امکان دارد به مدل گپی نزدیک باشد تا bodily movment را تامین نماید . بهتر است پیچ در ناحیه پریمولر اول باشد چون این ناحیه چه از نظر قدامی و چه از نظر transverse مرکز ماگزیلا به حساب می اید . محور طولی پیج باید با پلان اکلوزال موازی باشد . پیچ باید عمود بر خط وسط باشد .
در مورد expansion غیر قرینه پیج باید نردیک به ناحیه cross bite باشد . از پیچ ها می توان به عنوان space regaining نیز استفاده نمود . در ضمن در کراس بایت تک دندانی نیز بسیار موثر خواهد بود . در درمان cross bite قدامی باید یک post plate نیز برای خارج شدن دندانهای قدامی از اکلوژن قرار داده شود . در غیر اینصورت پیچ می خواهد که دندانها را به جلو بیاورد ولی اکلوژن نمی گذارد .
گسترش قدامی – خلفی به طور همزمان
این امکان نیز وجود دارد که با تقسیم کردن base plate به سه قسمت بجای دو قسمت مخصوصا در فک بالا عمل گسترش را انجام داد این طرح اساس plate اولیه شوارتز بود که برای گسترش همزمان دندانهای خلفی به طرفین و ندانهای قدامی به طرف جلو به کار برده شد . اگر دستگاههایی از این نوع به اهستگی و با دقت فعال گردند می توانند در گسترش آرچ کاملا موثر باشند . مشکل عمده با چنین دستگاهی مثل هر پلاک پبچ دار دیگر ، اعمال نیروی سنگین متناوب heavy intermittent می باشد که در نتیجه لازم است دندانها اهسته و با احتیاط حرکت داده شوند .
یک نوع دیگر y plate وجود دارد که در ان base plate به دو قسمت نامساوی یکی کوچکتر و دیگری بزرگتر به صورت نامتقارن تقسیم شده است . فعال کردن پیچ نیروی بیشتری در واحد سطح به قسمت کوچکتر نسبت به بزرگتر ولرد می اورد . بنابراین در قسمت کوچک حرکت دندانی بیشتری رخ خواهد داد . می توان از این کار برای حرکت دادن یک دندان در یک قسمت استفاده کرد . در حالیکه دندانهای بیشتری در قسمت بزرگتر پلاک قرار می کیرند . با این همه این روش توصیه نمی شود زیرا نیروی وارده به دنبال فعال کردن پیچ تنها به یک دندان اعمال می کردد و زیاده از حد خواهد بود . حداقل دندانی که می توان در یک سگمنت قرار داد ، دو یا سه عدد می باشد . بطور کلی اگر حرکت یک یا دو دندان مورد نظر است ترجیح دارد بجای پیچ از فنر استفاده شود.
تمام دستگاههای شکاف دار تنها tipping دندان ایجاد می نمایند . چون لبه plate تنها در یک نقطه با دندان تماس دارد هیچ راه عملی برای ایجاد couple نیرو توسط پلاکهای متحرک برای حرکت torque ریشه به جهت لبیال یا باکال وجود ندارد .
Elastics
کشهای الاستیکی در دستگاههای متحرک جهت حرکت یک یا چن دندان به صورت intermaxillary یا intermaxillary استفاده می شود . در مورد حرکت کانین نهفته بسوی موقعیت اصلی از کشه به همراه دستگاه متحرک استفاده می شود .
در پلاک های ارتودنسی اولیه اغلب intermaxillary elasticity یا کش بین فکی استفاده می شود . به عنوان مثال در درمان مال اکلوژن CI II Div I الاستیکها از روی انحنای u شکل روی labial bow می گدشتند و بصورت مایل بطرف پایین و عقب به book به سمت باکال ناحیه مولر فک پایین متصل می شدند می توان به جای hook از clasp modified همراه با hook استفاده کرد . در دستگاههای متحرک می توان الاستیکها چندان محبوبیتی ندارند ولی در درمانهای ارتودنسی در بعضی از موارد نیاز به استفاده از انها ضروری است . همین طور گفته شد قسمتهای اکتیو و قسمتهای نگه دارنده با retention معمولا توسط کلاسپها یا کروشه های مختلف مانند کروشه C یا کروشه Adams یا کروشه arrow و غیره تامین می گردد . کروشه ها از سیم زنگ نزن به اندازه های 0.28 ، 0.3 ، 0.32 اینچ اخته می شوند و بستگی به نیاز و وضعیت مال اکلوژن دارد . در مراحل اولیه ساخت دستگاههای ارتودنسی کلاسپها به روش casting ساخته می شدند که از سیمهای گرانبها یا precious metal استفاده می گردید ولی با توجه به به گرانی ان و پیشرفت تکنولوژی استفاده از سیمهای stainless steel امکان پذیر گردید.
خصوصیات سیم های stainless steel
استحکام کافی دارند
فنریت و انعطاف پذیری کافی دارند
از نظر اقتصادی با سیمهای گرانبها ارزان نی باشند
در شکل دادن انها مشکلی وجود ندارد
در برابر بزاق دهان تغییر نکرده و بصورت سمی در نمی اید
معایب
در برابر حرارت خواص خود را از دست داده و گاهی غیرقابل استفاده می شوند
لحیم نمودن انها مشکل بوده و برای این منظور باید دقت شود
در ساختن clasp یا spring سیم را باید در یک جهت خم نمود و از خمهای مکرر خودداری نمود
با توجه به انواع clasp دیده شده است که adams به علل زیر بهتر است
گیر بیشتری ایجاد می نماید
از تعداد دندان کمتری برای گیر استفاده می شود
می توان روی انها قلاب hook ایجاد نمود و یا اینکه روی انها spring یا labial bow لحیم کرد .
در طراحی و ساخت دستگاه متحرک باید به نکات زیر توجه کرد :
فشار حاصله دائمی باشد
فشار نباید زیاد باشد و در حد فیزیولوژیکی 26-20 گرم بر سانتی نتر مربع باشد
دامنه عمل باید زیاد باشد و برای این منظور نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرند :
الف ) بازوی اکتیو حدالمقدور طولانی باشد
ب ) سیم کم قطر ولی سخت باشد
ج ) طول سیم زیاد باشد از انجاییکه نمی توان در حفره کوپک دهان ، طول سیم را زیاد نمود بنابراین می توان با تعیه لوپ و حلقه به این هدف رسید
تنظیم کلینیکی پلاک متحرک
تطابق پلاک متحرک بستگی به ثبات چهارچوب یا frame work یا base plate ان دارد . به همین دلیل پلاک های متحرک فک بالا از پلاک های متحرک فک پایین بهتر عمل می کند و موفق تر هستند . پلاک های فک پایین که به شکل نعل اسب هستند به ناچار قدری قابل انعطاف هستند و همین امر باعث می شود که ثبات و راحتی کمتری داشته باشند و چنانچه در طرف لینگوال مولرهای پایین اندرکات وجود داشته باشد اغلب شرایط حتی بدتر خواهد شد . طوری که برای جا گذاری پلاک می بایست مقدار زیادی از اکریل تراش داده شود . به هرحال پلا باید طوری تنظیم گردد که گذاشتن و برداشتن ان برای بیمار راحت باشد . با پیشرفت درمان اگر پلاک متحرک به درستی استفاده شده باشد سه تنظیم ضرورت دارد : محکم کردن کلاسپ اگر شل شده باشد ، فعال کردن فنر یا فنرها و تراش اکریل اگر لازم باشد . کروشه های adams معمولا درهرجلسه نیاز به تنظیم خفیف دارند
فعال کردن فنرهای پلاک متحرک باید با دقت انجام شود و هر دفعه تقریبا بیش از یک میلیمتر فعال نشوند . هرچه قدر فنر بیشتر فعال گردد ، حفظ ان در محل مشکلتر است معمولا فعال کردن زیاده از حد فنر و یا تمامی پلاک را جلبجا می کنند
اغلب برای تکمیل کردن عمل فعال کردن لازم است که اکریل تراس داده شود . اکریل ناحیه نزدیک کلاسپ نباید تراش داده شود . چون این کار سبب می شود دندانهای پایه حرکت کنند و گیر دستگاه کم شود از طرف دیگر ، اکریل base plate از مسیر دندانی که قرار است حرکت کند باید تراش داده شود این به این معنی است که برای تمامی حرکات لینگوالی و اکثر حرکات مزیودیستالی اکریل باید تراشیده شود . بیماری که از پلاک متحرک استفاده می کند . باید به فواصل 4 تا 6 هفته ای دیده شود . فنرها باید طوری تنظیم گردند که تقریبا یک میلی متر حرکت در این مدت ایجاد نمایند . این به ان معنی است که ممکن است لازم باشد فنر بیش از یک میلی متر فعال شود و base plate نیز باید تراشیده شود تا امکان حرکت دندان فراهم گردد در جلسه بعد فنر دوباره فعال گشته و اکریل نیز مجددا به همان میزان تراش داده شود تراش اکریل پشت دندان تنها در حدی که هر جلسه ضرورت دارد باعث می شود که دستگاه فاصله بین دو ملاقات حفظ شود و چنانچه بیمار دیرتر از موعد موقر مراجعه نماید مشکلی پیش نیاید . در ارتباط با این فنرها نیز میزان حرکت باید مرتبا کنترل گردد در غیراینصورت ممکن است باعث حرکت زیادی دندان شود
ممانعت از حرکت بیش از حد دندان توسط اکریل تنها در مورد حرکت ددان دندان به طرف لینگوال مقدور است در مورد حرکت به سمت ابیال مقدور نیست . با این همه برای مواردیکه دندان به سمت لبیال حرکت داده می شود می توان از labial bow یا سیمی که طرف باکال قرار داده می شود استفاده نمود تا مانع حرکت بیشتر دندان به سمت لبیال گردد . بنابراین ایده خوبی ست که برای حرکت دادن یک دندان منفرد به سمت لبیال ، یک فنر از داخل و یک سیم مانع شونده در طرف گونه بر روی پلاک تعبیه گردد .
فنر برای ایجاد حرکت فعال و سیم ناحیه باکال برای کنترل میزان حرکت تنظیم می گردد . تا چنانچه تنظیم فنر بهم بخورد دندان زیادی حرکت نکند . پلاک های شکاف دار را نمی توان به این روش کنترل نمود ولی از انجاییکه لازم است بیمار پیچ را فعال نماید و از انجاییکه سرعت فعال کردن میز کاملا کم است خطر اینکه این دستگاهها سبب پاسخ نامطلوب گردند کمتر است .
دستگاههای ثابت ارتودنسی
پیشرفت انگل تا حد دستگاه اج وایز
عنوان پدر ارتودنسی مدرن که به انگل اختصاص دادخ شده است به دلیل نقش وی در طبقه بندی و تشخیص ناهنجاریها و نیز به خاطر ابداع دستگاههای جدید ارتودنسی می باشد . بجز چند مورد تمام دستگاههای ارتودنسی معاصر نشئت گرفته از انگل می باشند که به اوایل قرن بیستم مربوط می گردد انگل 4 سیستم عمده را ابداع نمود :
The E Arch : در اواخر سال 1800 یک دستگاه ثابت ارتودنسی تیپیک متکی به نوع ارچ فرم محکم بود که دندانها به ان بسته شده و با گسترشی که اعمال می گشت و فضایی که ایجاد می شد ، دندانها به فضای حاصله منتقل می شدند . اولین دستگاه انگل یعنی E Arch از این نوع بود روی دندانهای مولر بند گذاشته می شد و یک ارچ وایر سنگین دور تا دور قرص را طی می کرد . انتهای ارچ و ایر رزوه می شد و پیچ کوچکی در قسمت رزوه شده قرار می گرفت به این ترتیب امکان قرار گرفتن ارچ و ایر و افزایش محیط قوس فراهم می امد تک تک دندانها به این ارچ بسته می شدند . این دستگاه تا سالهای 1980 نیز روی کاتالوگ بعضی از لابراتوارهای ارتودنسی که از طریق پست کار انجام می دهند شاید به خاطر طرح ساده آن دیده می شد . چنینی دستگاهی قادر است تنها نیروهای سنگین و منقطع وارد اورد .
Pin and tube : دستگاه E Arch تنها قادر بود که به دندانها حرکت tipping بدهد ولی قادر نبود که دندانها را در محلی دقیق و صحیح خود قرار دهد . برای غلبه بر این مشکل انگل بر روی دندانها بند حاوی تیوپ عمودی قرار داد و درون هر تیوپ پینی که به ارچ وایر نازکتری لحیم شده بود قرار می گرفت . با این دستگاه عمل جابجایی دندان با تغییر محل پین در هر جلسه به تدریج انجام می شد . ساخت و بکارگیری این دستگاه زحمت زیادی به همراه داشت و گرچه از نظر تئوری چنین دستگاهی قادر بود که دندانها را به محل مطلوب جابجا نماید ولی عملا کاربرد کلینیکی ان بسیار مشکل بود گفته می شود تنها انگل و یکی از دانشجویانش قادر بودند که این کار را انجام دهند . ارچ وایر پایه نسبتا سنگینی که بکار می رفت خواص فنری ضعیفی داشت و علاوه بر ان اجاستمنتهای زیادی نیز لازم بود
شکل 21-3 : E Arch ادوارد انگل مربوز به اویل 1900 از ارک لابیال سنگین لیگاچورهایی به دندانهایی که سالپوز بسته می شد تا انها را به قوس منقل کنند
Ribbon Arch در دستگاه بعدی تیوچها تغییر داده شدند بطوری که یک شیار عمومی چهارگوش پشت تیوپ قرار می گرفت . یک ارچ نواری به اندازه 10 در 20 از جنس طلا درون شیار گذاشته و توسط پین در محل نگاه داشته می شد . ribbon arch نسبت به دستگاههای قبلی یک موفقیت بزرگ محسوب می شد چرا ارچ و ایر در حدی که خواص فنری خوب داشته باشد نازک بود و قادر بود که دندانهای نابجا را به قوس منتقل نماید . گرچه ارچ وایر قابل انعطاف بود و می شد ان را به راحتی در محل قرار داد ولی ضعف عمده این دستگاه این بود که نمی توانست موقعیت ریشه رار بخوبی کنترل نماید . قابلیت انعطاف زیاد ارچ وایر نواری موجب می شد که نتواند گشتاور کافی برای ایجاد تورک و اصلاح موقعیت ریشه فراهم سازد .
شکل 22-3 دستگاه ribbon arch انگل که در حوالی سالهای 1910 معرفی گردید طوری طراحی شده بود که دندانها را به قوس منتقل سازد ولی قابلیت انعطاف ان بیشتر از حد بود طوری که نمی توانست ریشه ها را جابجا نماید
Edgewise : برای غلبه بر نقایص ribbon arch انگل شیارها را از حالت عمودی به حالت افقی دراورده و یک سیم چهارگوش را بطورت عمود درون شیار قرار داد و از این جهت نام Edgewise به ان داده شد ابعاد شیار 28*22 میل تغییر داده شد و یک فاز قیمتی با همان اندازه بکار برده شد ابعاد فوق که بعد از بررسی ها زیاد انتخاب شد این امکان را فراهم می ساخت که موقعیت تاج و ریشه در حد عالی تنطیم گردد بعد از اینکه دستگاه edgewise در سال 1928 معرفی شد این دستگاه اساسا درمان فیکس قرار گرفت . هرچند که تا حدود یک دهه بعد نیز از ribbon arch استفاده شد .
شکل 23-3 از این جهت نام edgewise به دستگاه انگل داده شد که ارچ و ایر با زاویه 90 درجه نسبت به ribbon arch وارد شیار می شد . سیم 4گوش بسته می شد و موقعیت ریشه را به نحو عالی کنترل می کرد برای کنترل پرخش زائده های هلالی که در گوشه های بند وجود داشت به ارچ و ایر بسته می شد همانطور که در طرف دیستال سانترال چپ این تصویر دیده می شود .
بند برای اتصالات
موارد تجویز بندگذاری
تا این اواخر تنها راه عملی برای تصب اتچمنت ها این بود که انها را بر روی بند متصل و انگاه بند به دندان سمان گردند . ارتودنتیستهای پیشرو سالهای 1900 از بندهایی که توسط ضمائم پیچی دور دندانهای مولر بسته می شدند استفاده می کردند . تنها پس از این که روش ساختن بند ارایه گردید امکان گذاشتن بند بر روی تعداد بیشتری دندان فراهم امد . برای ساختن بند پلایر مخصوصی لازم است تا بتوان نولر بند یا طلای نازک را با ان دور دندان فرم داد . محل اتصال دو لبه در طرف لینگوال لحیم و سپس صاف می شود .
وقتی که استیل ها جای طلا را در ارتودنسی گرفت بندهای ارتودنسی از بند متریال استیل ساخته شدند . اولین بندهای استیل که به صورت پیش ساخته به بازار امدند انهایی بودند که برای پر کردن اناتومیک تاج دندان در کارهای ترمیمی فرم داده شدن بودند که برای ارتودنسی نیز بکار گرفته شدند و در حاضر با شکل صحیح اناتومیک برای تمامی دندانها در بازار موجودند .
باند کردن مستقیم اتچمنت ها به دندان مزایای انکارناپذیری دارد . اینها هیچ دنباله اینترپروگزیمالی ندارند لذا لازم نیست برای دندانها separation انجام گیرد و درد کمتری نیز ایجاد می کنند . گذاشتن و برداشتن انها از بند راحت تر است و از نظر استتیک نیز بهتر می باشند چراکه بند متریال حذف شده است وقتی که براکت روی دندان باشد چنانچه مشکل اندازه دندان وجود داشته باشد تصحیح ان راحت تر است . زیرا سطوح پروگزیمال ازاد هستند اتچمنت های باند شده لثه را کمتر تحریک می کنند و میزان پیدایش پوسیدگی و لکه های سفید ری دندانها کمتر می باشد هرچند که با براکتها نیز این مساله به طور کامل منتفی نیست . درحال حاضر بصورت معمول دیگر بر روی تمام دندانهایی که قرار است به انها اتچمنت وصل شود بند گذاشته نمی شود بلکه بیشتر انها باند می شوند . با این همه مواردی وجود دارد که ترجیح داده می شود بجای باند از بند استفاده شود این موارد عبارتند از :
شکل 24-3 قرار دادن یک بند معمولی از بند متریال A سه نوع پلایر برای فرم دادن بند متریال دور دندانهابه این ترتیب نوار بند به خوبی با دندان تطابق پیدا می کند . B نمای بند متریال درون پلایر از نزدیک C بند ری پره مولر پایین فرم داده شده است
دندانهیی که قرار است نیروهای سنگین متناوب به انها وارد اید یک مثال عالی برای این مورد مولرهای بالاست که قرار است برای انها هدگیر متصل شود . نیروهای shearing و twising که به هنگام گذاشت و برداشت هدگیر اعمال می شوند بوسیله بند بهتر تحمل می گردند تا باند
دندانهایی که نیاز به اتچمنت هم در سطه لبیال و هم در سطح لینگوال دارند مخصوصا اگر اتچمنت لینگوال به جای دیگری متصل نگردد . گرچه این امکان وجود دارد که هردو طرف دندان اتچمنت باند نمود ولی برای بیمار و هم برای دندان پزشک راحت تر است که یک لند حاوی دو اتچمنت گذاشته شود تا نصب دو اتچمنت به طور جداگانه نکته مهم تر است که در این مورد اتچمنت های متصل به بند احتمال کنده شدن و بلعیدن کمتر می باشد .
دندانها های دارای تاج کلینیکی کوتاه بندها را می توان زیر لثه قرار داد به طور لبه بند یا باید زیر لثه برود یا این که حداقل دو میلی متر با لثه فاصله داشته باشد به طوری که ناحیه عریان را بتوان تمیز نمود . اگر اتچمنت ها به بند متصل باشند وقتی که بند در محل قرار می گیرد می تواند کمی لثه را جابجا نماید اتچمنت هایی که باند می شوند به سختی می توانند این کار را اتجام دهند . تصمیم گیری در خصوص بندگذاری یا بامد کردن پره مولرهای در نوجوانان اغلب به طول تاج کلینیکی دندان بستگی دارد .
دندانهایی که سطح انها برای باند کردن مناسب نیست تقریبا غیرممکن است برای دندانهایی که سطح انها با امالگام یا فلز قیمتی پرشده است بتوان اتچمنت باند نمود چنین دندانهایی نیز به بند گذاری دارند باند کرددن روی ترمیم های پرسلن مشکل می باشد گرچه می توان این کار را با شکستن جلای روی سطح پرسلن و بکارگیری یک coupling agent برای بهبود چسبندگی ماده باندینگ انجام داد حتی تحت بهترین شرایط استحکام باند اتچمنت به پرسلن ضعیف می باش و اماده سازی بعضی از سطوح ترمیم نشده نیز برای بندینگ بی نهایت مشکل است نمونه این موارد فلوروزیس می باشد . در این موارد گذاشتن یک بند در همان ابتدای کار بهتر از یک سری باند کردن ناموفق می باشد .
اگرچه استثتاهایی وجود دارد ولی در ارتودنسی امروزی برای دندانهای قدامی تقریبا همیشه باندینگ اتچمنت ه ترجیح داده می شود روی دندانهای پره مولر بند یا براکت بکار برده می شود که این به طول تاج کلینیکی انها و این که ایا این دندانها نیاز به اتچمنت لینگوال دارند یا نه بستگی دارد و برای مولرها مخصوصا اگر سطوح باکال و لینگوال هردو نیاز به اتچمنت داشته باشند معمولا بند ترجیح داه می شود به این ترتیب معلوم می گردد که در ارتودنسی حال حاضر برای دندانهای پره مولر و مولر باید بندهای حاضر و اماده در اختیار داشته باشیم دندانهای قدامی و کانن بندرت نیاز به بندگذاری دارند در موارد استثنایی که نیاز به ساختن بند باشد می توان با استفاده از بند متریال بند را فرم داد
ساختن و فیت کردن بندها
امکان تهیه بانددهای حاضر و اماده و اتصال اتچمنت به انها در کلینیک وجود دارد با این همه از نر اقتصادی مقرون به صرفه تر این است که بندهای حاضر و اماده حاوی اتچمنت مخصوصا برای سیستم edgewise رایج که اتچمنت های با زوایای دقیق ضرورت دارند تهیه شوند چراکه برای اتصال دقیق اتچمنت ها ابزار کمکی لازم است .
فیت کردن یک بند پیش ساخته مستلزم قراردادن بند با حالت تحت کشش قرار گرفته بر روی دندان می باشد . این کار سبب می شود که بند متریالی که در ابتدا نسبتا نرم می باشد هم زمان هم حالت بگیرد و هم سخت گردد . به دنبال این کار باید با اعمال نیرو و تحت کشش قرار دادن بند ان را به طور کامل دور دندان قرار داد . نیروی لازم باید از عضلات جونده بیمار گرفته شود نه این که دندان پزشک یا دستیار از قدرت دست یا بازوی خود استفاده کند . بیماران می توانند دشدیدتر و یا کنترل به مراتب بهتر با بستن دهان و گار گرفتن نیرو وارد اورند.
بندهای پیش ساخته طوری طراحی شده اند که باید به ترتیب معینی فیت گردند و حائز اهمیت است که دستورالعمل سازنده به هنگام فیت کرن انها رعایت گردد . به عنوان مثال یک بند معمولی فک بالا طوری طراحی شده است که لازم است ابتدا با فشار دست روی سطوح مزیال و دیستال قرار داده شود و تا رسیدن به حد لبه های مارجینال پایین رانده شود و سپس با اعمال فشار به گوشه های مزیوباکال و دیستولینگوال به محل رانده شود
معمولا استقرار نهایی با گاز گرفتن شدید روی سطوح دیستولینگوال انام می گردد بندهای مولر پایین طوری طراحی شده اند که ابتدا با فشار دست روی سطوح پروگزیمال قرار می گیرند سپس با اعمال نیروی سنگین به لبه باکال نه لینگوال جایگذاری می شوند و در حالی که بندهای پره مولرهای ماگزیلا با وارد اوردن فشار بطور متناوب به لبه های باکال لینگوال جایگداری می شوند و در حالی که بندهای پره مولر پایین مانند مولرهای پایین طوری طراحی شده اند که لازم است تنها به لبه باکال نیرو وارد اورد .
ساختن بند برای دندانهای قدامی به ان بهتر دلیل اینکه دسترسی به طرف لینگوال ان بهتر است راحت تر از دندانهای خلفی می باشد . مراحل ساختن بند برای دندان قدامی در شکل 26-3 نشان داده شده است امروزه با این کار بندرت و تناه هنگامی که در موارد خاص باندینگ دندان ممکن نباشد انجام می شود .
سمان کردن
سمان کردن بندهای ارتودنسی همانند سمان کردن رستوریشن های ریختگی می باشد ولی از نظر جزئیات عمده با هم فرق دارند . تفاوت ه به این واقعیت بر می گردد که در دندانپرشکی ترمیمی قسمت اعظم مبنا اگر نه همه ان برداشته شود و سمان با عاج تماس می یابد در حالیکه در درمان ارتودنسی سمان تماما روی مبنا قرار می گیرد .
برای مصارف ارتودنسی هنوز هم سمان زینگ فسفات خوب است با این همه این نوع سمان ب اسمانی که برای ترمیمی بکار می رود . ازجهت مقدار اسید فسفریک ازاد تفاوت دارد سمان ارتودنسی اسید ازاد بیشتری دارد برای اهداف ترمیمی سمان نسبتا ضعیفی لازم است چراکه اسید ازاد ان را از طریق توبولهای باز عاجی پال7 را تحریک می کند . برای اهداف ارتودنسی یک سمان نسبتا اسدید لازم است بطوریکه سطح مبنا تقریب حالت acid etch پیدا کند . به این ترتیب به گیر بند کمک می شود بعلاوه سمان ارتودنسی غلیظ تر از سمان ilay یا کروان تهیه می شود چرا که فرار سمان اضافی از لبه های بند همانند سمان کردن یا مراون کردن مشکل ساز نمی باشد و مخلوط غلیط تر استحکام بیشتری ایجاد می شود .
اخیرا نشان داده شده است که با سمان حاوی گلاس اینومر گیر بندهای مولر بهتر از سمان زینگ فسفات می باشد . سمان گلاس اینومر تا چندماه قابلیت رها سازس فلوراید را دارد و اگر سمان بشکند تمایل دارد که روی دندان باقی بماند تا بیفتد هردوی این خواص سبب می شود که دندان در مقابل دکلیسفیکاسیون اطراف و زیربند مقاوم شود . عیب عمده سمان گلاس اینومر طولانی بودن زمان گرفتن ان و در نتیجه مشکلتر بودن ایزولیشن می باشد با این همه به نظر می اید که این سمان جای زینگ فسفات را برای سمان کردن بندهای ارتودنسی بگیرد .
هم با زینگ فسفات هم با گلاس اینومر استفاده از صفحه سرد برای سمان کردن چند بند باهم خیلی کا را راحت می کند یک slab سرد همچنینی این امکان را فراهم می شازد که پودر بیشتری با مایع مخلوط گردد و سمان محکمتری ساخته شود . نگاه داشتن slab درون فریزر روش ترجیحی می باشد . قبل از قرار دادن بند روی دندان تمام سطح داخلی ان می بایست با سمان اغشته گردد بخه طوریکه هیچ قسمت از بند عریان نباشد بهنگام گذاشتن بند روی دندان می توان سطح ان را پوشاند به طوریکه سمان اضافی هم از مارجین لثه ای و هم از مارجین اکلوزال خارج گردد
انچمنت های قابل باند
اساس باندینگ
باند گردن اتچمنت ها که نیاز به بندگذاری را مرتفع ساخت سالها بصورت یک رویا بود که بطور ناگهانی و بسرعت در سالهای 1980 روی کار امد باندینگ عبارت است از اتصال مکانیکی ماده پسبنده به بی نظمی های واقع در سطح مینای دندان و نقاط گیر ایجاد شده در قاعده اتچمنت های ارتودنسی بنابراین باندینگ موفق در ارتودنسی مستلزم توجه دقیق به سه جز این سیستم می باشد سطح دندان و اماده سازی ان طرح قاعده اتچمت و خود ماده باندینگ
اماده سازی دندان : قبل از باند کردن اتچمنت ارتودنسی لازم است که لایه نازک روی مینا برداشته شود تا بتوان بر سطح مینا بی نظمی ایجاد کرد . این کار با تمیز کردن و خشک کردن ملایم سطح مینا انجام می شود سپس سطح دندان با استفاده از یک ماده اچینگ معمولا لسید فسفریک 35 تا 50 درصد تامپون نشده به مدت دقیقه اماده می شود اثر ان این است که مقادیر کمی از مینای بین منشوری نرم تر خارج ساخته و حفراتی بین منشورهایی مینایی ایجاد می شود و بنابراین ماده adhesive می تواند به سطح مینا نفوذ نماید راحت تر ان است که ماده اچینگ بصورت ژل مصرف گردد تا به شکل مایع زیرا با ژل امکان اچ کردن نواحی محدود و مشخص وجود دارد ضمن اینکه ژل به همان اندازه مایع موثر است سطوح دندان نباید با کامل شدن باندینگ با بزاق اغشته گردد چراکه سریعا دوباره معدنی می گردد . در این صورت یک بار دیگر اچ گردد .
بجای ایجاد بی نظمی طریف درون مینا راه ممکن دیگر این است که برای ایجاد گیر مکانیکی بر روی سطح مینا رسوب های نامنظم ایجاد شود . در روش اسید اچ میزان از دست رفتن مینا ناچیز می باششد ولی در روش build up حداقل در تئوری جلوی از دست رفتن مینا بطور کامل گرفته می شود گرچه سیستمی برای چسباندی شیمیایی مواد سولفیت بمنظور اماده سازی سطوح مینا برای باندینگ بصورت تجاری ارایه گردیده است ولی باند بین سولفیت و سطح مینا نسبتا ضعیف بوده و منجر به شکسته شدن مکرر باند می کرد . از انجایی که مواد سولفیتی پسبانده شده روی مینا بخوبی از سطح ان جدا می شود . در جداسازی براکتها سطح مینا نیاز به تمیز کردن کمتری دارد ولی اگر بنا باشد براکت زودتر از موقع بطور مکرر کنده شود این نکته امتیاز محسوب نمی شود قبل از اینکه روش build up بتواند به جای اسید اچ را بگیرد پیشرفت بیشتری لازم است .
شکل 3-28 تاثیر آماده سازی سطح مینا قبل از باندینگ
سطح اتچمنت ها : قاعده یک اتچمنت فلزی می بایست طوری ساخته شود که بین ماده باندینگ و سطح اتچمنت گیر مکانیکی ایجاد شود . در براکتهای سرامیکی یا می توان باندینگ شیمیایی بکار برد و یا گیر مکانیکی ایجاد نمود . در این قسمت مثل سایر قسمتها ی سیستم باندینگ در طی دهه گذشته پیشرفت های سریعی حاصل شده است .
مواد باندینگ : یک ماده باندینگ موفق می بایست دارای یک سری خصوصیات باشد از نظر ابعادی پایدار باشد کاملا بصورت مایع باشد تا بتواند درون مینا نفوذ کند استحکام عالی داشته باشد کاربرد کلینیکی ان اسان باشد . بطور مرتب ره روز مواد جدی تر و بهتر به بازار ارایه می شود پیشرفت در حدی است که قبل از این که بتوان از یک ماده در کتاب نام برد ممکن است ان ماده کنار گذاشته شود و ماده دیگری روی کار اید . با این همه این مکان وجود دارد که در سیستم باندینگ تجربی متکی به اپاکسی رزینها سخت شدن اهسته انها بود طوریکه امکان قرار دادن ارچ و ایر در همان جلسه روی براکت ها وجود نداشت . مواد رزینی اولیه ضریب انبساط حرارتی متفاوتی نسبت به مبنا داشتند در ننتیجه اتصالات به راحتی کنده می شدند .
اولین ماده بندینگ واقعا موفق در ارتودنسی رزینهای پایدار stabilized resins بودند که پلی مریزاسیون انها با اشعه ماورابنفش شروه می شد
اولین ماده بندینگ واقعا موفق در ارتودنسی رزینهای پایدار stabilized resins بودند که پلی مریزاسیون انها با اشعه ماورابنفش شروه می شد . این مواد نسل دوم باند استرنت به مراتب قوی تری نسبت به مواد قبلی داشتند معایب عمده یکی خود اشعه ماورابنفش بود که حتی با بهترین کنترل نیز یک خطر محسوب می شد و دیگری این واقعیت بود که برای انتقال براکتها دندان لازم بود از تری و از تکنیک غیر مستقیم استفاده شود که در نتیجه در کاربر اشعه ماورا بنفش و انتقال ان به براکته ا و نیز تمیز کزدن اطراف براکت مشکل ایجاد میکرد .
کرد ایاد باند مکانیکی روی براکت های سرامیکی یک راه اسان نمودن و کم خطر کردن عمل جداسازی براکتها از دندان طی عمل de bonding می باشد
کرد ایاد باند مکانیکی روی براکت های سرامیکی یک راه اسان نمودن و کم خطر کردن عمل جداسازی براکتها از دندان طی عمل de bonding می باشد
در واخر سالهای 1970 سومین نسل کامپوزیت رزین بطور گسترده ای جای رزین هایی را که با اشعه ماورا بنفش فعال می شدند پر کرد. در مقایسه با رزینهای بدون فیلتر خواص انبساط حرارتی رزینهای دارای فیلتر به مراتب بهتر شده بود. با مخلوط کردن مقادیر کمی کامپوزیت تنها پس از چند دقیقه مخلوط کردن سفت می کردد. به این ترتیب برای هر براکت می توان مخلوط جدیدی درست کرد و استفاده نمود که این کار تکنیک باندینگ به روش مستقیم را خیلی راحت می سازد با باندینک مستقیم به راحتی می توان کامپوزیت زیادی را از اطراف براکت قبل از این که سخت شود خارج نمود. گرچه این کامپ. زیتها را می توان برا یپسباندن همزمان تعدادی براکت بکار برد ولی تمیز کردن همزمان اطراف براکت ها ممکن نیست و از این جهت یک اسکال محسوب می گردد.
در اواسط سالهای 1980 برای ابندینگ یک رو غیر مستقیم نسل چهارمی از باندینگ که لزومی نداشت قبلا دو جزو کامپوزیت باهم مخلوط گردند روی کار امد با این مواد no-mix کامپوزیت رزین را می توان روی سطح دندان به شکل پلی مریزه نشده قرار داد ضمن اینکه کاتالیست پری مریزاسیون پشت براکت قرار داده می شود. وقتی که تری حاوی براکتها روی سطح دندان گذاشته می شود رزین زیر براکتها فورا فعال و پلی مریز ه می گردد اما رزین زیادی دور مارجین براکتها پلی مریزه نگشته و پس از خارج نمودن تری می توان ان را به راحتی تمیز کرد. البته برای باندینگ مستقیم براکتها می توان از مواد no mix استفاده کرد با کامپ.زیت های نسل سوم که سریعا سفنت می شوند دندانپزشک فقط 30 تا 60 ثانیه فرصت دارد که زیاید کامپوزیت را خارج نماید در عوض ر مورد موادی که ب مجاورت فعال می شوند لزومی ندارد تعجیل نماییم چراکه ماده اضافی هرگز پلی مریزه نمی گردد. با این همه از انجایی که مواد no mix از نظر قدرت و پایداری بخوبی رزینهای مخلوط کردنی دارای فیلتر نمی باشند تقریبا بدون استثنا برای باندینگ به روش غیر مستقیم بکار می رود برای فعال کردن پلی مریزاسیون رزینهای دارای فیلتر این امکان وجود دارد که از نور مرئی استفاده شود ثابت شده است که موادی از این نوع برای استفاده در دندانپزشکی ترمیمی کاملا مقید می باشد. در مورد براکتهای فلزی انتقال نور کافی به قاعده براکت برای پلی مریزاسیون خوب قدری مشکل است . با براکت سرامیکی شفاف در مورد هیچ یک از دندانها مشکلی در کاربرد موادی که با نور فعال می شوند وجود ندارد. کریت عمده این مواد این است که تا اشعه به انها نتابد سفت نمی شوند لذا فرصت کافی برای نصب ددقیق براکت وجود دارد. بعلاوه خواص فیزیکی انها عالی می باشد و خطر اشعه ماورابنفش را ندارند.
در حال حاضر خواص فیزیکی کامپوزیت رزینهای مخلوط کردنی و فعال شدنی با نور بهتر از خواص رزینهای مخلوط نکردنی که با تماس پلی مریزه می شوند می باشد و برای اتپمنت هی ارتودنسی این مواد حداقل تا زمانی که نسل ششمی از مواد باندینگ که متفاوت با سایر مواد می باشد روی مار اید ترجیح داده می شوند.
در بیمارانی که بهداشت دهان انها ضعیف است دکیسفیکاسیون اطراف دندانها می تواند یک مشکل محسوب گردد و بهتر است علاوه برر رعایت بهداشت دهان ، دهان شویه های حاوی فلورایز نیز تجویز گردد. ایده خوبی است که از نشت فلوراید از ماده باندینگ برای کنترل دکیسفیکاسیون کمک گرفته شود در حال حاضر رزینهای موری که از خود فلوراید رها می سازند بصورت تجاری موجود می باشند با این همه این مواد باند استرنت پایین تری نسبت به سایر مواد باندینگ دارند و پس از مدت کوتاهی رهاسازی فلوراید تا حدی زیادی کاهش می یابد. به نظر نمی اید باندینگ رهاکننده فلوراید بتواند جای دهان شویه های فلوراید را بگیرند.
تکنیک باندینگ مستقیم
اتچمنتها را می توان به روش مستقیم و بطور موفقیت امیز در کلینیک باند نمود و حتی هگامیکه به روش غیرمستقیم به دندان باند شده اند در صورت ضرورت می توان جای بعضی از انها را با این روش تغییر داد پس از این که سطح دندان توسط اید اچ اماده گردید می توان از کامپوزیتهای مخلوط کردنی که به سرعت سخت می شوند و یا کامپوزیتهای نوری استفاده نمود.
مشکل عمده ای که در تکنیک مستقیم وجود دارد نصب دقیق و سریع براکت ها در محل مناسب می باشد. در کلینیک نسبت به لابراتوار وقت کمتری برای نصب دقیق و سریع براکتها ر اختیار می باشد. به همین دلیل اعتقاد کلی بر این است که نصب مستقیم براکتها به روش مستقیم اسانتر سریعتر و ارزانتر می باشد. مراحل نصب مستقیم براکت با مخلوط کردن کامپوزیت برای هر براکت به تنهایی در شکل 31-3 نشان داده شده است در حال حاضر باندینگ اکثرا به این روش انجام می شود.
تکنیک باندینگ غیرمستقیم
باندینگ غیرمستقیم با گذاشتن براکتها روی دندان و استفاده از تمپلیت یا تری برای انتقال انها به دهان انجام می شود. یک قالب الژینات تهیه شده گچ ان ریخته می شود و از قالب حاصله برای باندینگ استفاده می گردد.
نیازی به تریهای قالب گیری اختصاصی و یا مواد قالب گیری نظیر سیلیکون یا rubber نمی باشد. در لابراتوار برای نصب براکتها روی گچ نیاز به ماده ای مناسب می باشد که ضمن فراهم اوردن امکان تنظیم براکتها ان را در محل به محکمی نگه دارد و پس از قالب گیری امکان تمیز کردن ان به راحتی و به طور کامل وجود نداشته باشد و مشکلی نیز برای کار کلینیکی فراهم نسازد.
به رغم اینکه ممکن است بطور معمول دنداپزشکان با شکلات خامه ای میانه خوبی نداشته باشند ولی این ماده برای باندینگ غیر مستقیم بسیار عالی می باشد. چسب شکلاتی در حرارت اتاق سخت می شود ولی با حرارت متوسط نرم می گردد بطوری که با یم وسیله داغ می توان انها را به راحتی از گچ جدا نمود شکلات در اب حل می شود و بنابراین می توان بعد از اینکه تری حاوی براکت از روی قالب گچی برداشته شد با ریختن اب داغ ان را از قاعده براکتها پاک نمود. روش دیگر تکنینک دایل سیلانت می باشد که در ان از خمیر چسب باندینگ برای نصب براکتها روی مدل گچی استفاده می شود.
تری انتقال می تواند از یکی از چندین ماده موجود در بازار ساخته شود ولی معمولا از یک silicon rubber زود سخت شونده استفاده می شود. این ماده می بایست از سختی معقول برخوردار باشد دپار تغییرات ابعادی نشود و در عین خال انقدر الاستیک باش که براحتی روی دندانها قرار داده شود و بدون اینکه براکتها را از جا بکند بتوان ان را از دهان خارج نمود. مراحل باندینگ غیرمستقیم یک سری براکت توسط مواد no mix در اشکال 32-3 و 33-3 نشان داده شده اند. در حال حاضر بعضی کلینیکها از روش غیرمستقیم استفاده می کنند ولی اکثر اوقات از این روش در موارد خاص استفاده می شو هرچه قابلیت دید باندینگ کمتر باشد روش باندینگ مستقیم مشکل تر می گردد و باندینگ به روش غیرمستقیم بیشتر تجویز پیدا می کند. به همین دلیل باندینگ به روش غیرمستقیم بیشتر در مورد اتچمنتهای لینگوال مفید می باشد. باندینگ یک قلاب یا تکمه لینگوالی مشکل نمی باشد ولی نصب دقیق اتچمنتهای لینگوال مستلزم استفاده از تکنیک باندینگ غیر مستقیم می باش و حتی نصب نگهدارنده های فیکس لینگوال نیز به همین روش غیرمستقیم راحت تر می باشد.
مراحل کلینیکی باندینگ غیر مستقیم
پهنای براکتها و اندازه شیارها
پهنای براکت در دستگاه edgewise اولیه یک براکت منفرد باریک در مرکز دندان قرا می گرفت و ضمائم کوچکی در گوشه های بند برای کنترل چرخش لحیم می شدند. حتی قبل از اینکه باندینگ جای بندینگ دندانهای قدامی را بگیرد و الحاق ضمائم چرخشی را غیرممکن سازد دو روش راحت برای کنترل چرخش دندان ارائم گردیده بود که بعث کاربرد ضمائم کنترل چرخش روی بند کنار گذاشته شود یکی کاربرد دو براکت در سطح لبیال که ایجاد براکت دوقلو نمود و دیگری کاربرد براکتهای دارای یال در طرفین، هم براکتهای دوقلو هم براکتهای دارای بال در طرفین در ارتودنسی امروزی مصرف می شوند با براکتهای پهن تر تمایل محوری دندان بهتر قابل کنترل است و کاربری انها وقتی که دندانها در طول ارچ و ایرها حرکت داده می شوند رحت تر است با این همه با براکتهای پهن فاصله بین براکتی ناچارا کم می شود که هم مرتب کردن اولیه دندانها و هم جزئیات خاتمه کار را مشکل تر می سازد چرا که با کاهش فاصله بین براکتها از قابلیت انعطاف پذیری ارچ و ایر کاسته می شود.
هیچ دلیلی وجود ندارد که نتوان بر روی بعضی دندانها براکت پهن و بر روی بعضی دیگر براکت باریک گذاشت ذر بعضی از دستگاههای امروزی این ترکیب بکار می رود با این همه نمی توان اصول مکانیکی را ندیده گرفت افزایش پهنای براکت که موجب می شود ریشه در جهت مزیودیستال بهتر کنترل شود موجب کاهش فنریت ارچ و ایر نیز می گردد از طرف دیگر ایجادهرگونه تغییر در براکتهای دو قلو که موجب کاهش فاصله بین براکتی گردد ناچارا کنترل محوری دندان را مشکل می سازد به همین دلیل انتخاب ارچ و لیرها در زول درمان تحت تاثیر پهنای براکتها می باشد.
شیار 18 در مقایسه با شیار 22 : براکتهای 22 در ابتدا برای کاربری با سیم های طلا انتخاب شدند این براکتها با روی کار امدن سیم های استیل نازک تر نیز به دلیل مزایای که در sliding داشتند به قوت خود باقی ماندند با براکتهای 18 این امکان وجود دارد که سیمهای چهار گوش استیل تقریبا هر قطر با براکت بکار گرفته شوند در حالیکه در براکتهای 22 کاربرد سیم های استیل تمام قطر ایجاد سختی زیاده از حد نموده و مرحله ختم درمان را مشکل می سازد. برای غلبه بر این مشکل یا باید از سیم های استیل با قطر کمتر و یا از سیمهای دارای تیتانیون با قطر بیشتر استفاده گردد. گرچه فاکتور پهنای براکت و اندازه شیار به شدت بر هم تاثیر می گذارند ولی در انتخاب اندازه ارچ وایرها هم ترتیب کاربرد انها اندازه شیار براکت دارای اهمیت بیشتری نسبت به پهنای ان می باشد.
دانلود فصل سوم (دستگاههای متحرک و ثابت ارتودنسی) از کتاب اصول بیومکانیک ناندا در دستگاههای ارتودنسی انتشارات سوگند
سلام
آقای دکتر جمیلیان وقتتون بخیر، ببخشید سوالات ارتودنسی چهارگزینه ای به زبان انگلیسی استاندارد برای آزمون بورد تخصصی ارتودنسی، را از کجا می توانم تهیه و دانلود کنم؟ هر چقدر بیشتر سرچ می کنم کمتر پیدا می کنم؟
از راهنمایی تون سپاسگزارم
با سلام.سوالات ارتودنسی در ایران به زبان انگلیسی نیست به زبان فارسی است. سوالات ارتودنسی جایی نیست که بتوان تهیه کرد از طریق وزارت و بهداشت و درمان آموزش پزشکی ارائه می شود. سوالات ارتودنسی امریکا ، اروپا و کانادا را می توان از گوگل سرچ کرد. موفق و موید باشید.
با سلام آقای دکتردندانهای بین شان فاصله وجود دارد آیا باید برای درمان ارتودنسی متحرک انجام داد یا ارتودنسی ثابت؟
با سلام. برای اینکه جواب درستی به سوالات شما داده شود باید معاینه کلینیکی انجام شود. می توانید با شماره تلفن مطب 22011892 جهت گرفتن وقت قبلی تماس بگیرید.
خيلي جامع و مفيد بود
ممنون از سايت خوبتون👏👏👏
از قدردانی شما سپاسگزارم در صورتی که سوالی درباره ارتودنسی دارید می توانید از همین طریق بپرسید