اصول بیومکانیک ناندا در دستگاههای ارتودنسی

اصول بیومکانیک بستن فضا

اصول بیومکانیک بستن فضا

روش های زیادی در بستن فضاهایی که از خارج کردن دندان ها به وجود می آید، به کار برده می شود. ولی به اصول بستن این فضاها کمتر توجه می شود. بیشتر روش ها در بستن فضا، تکنیک هایی مانند شکل حلقه، فنر، تاثیر متقابل وایر روی براکت یا استفاده از کش را، تشریح می کنند. و تکنیک به کار برده شده، از یک دستور العمل ثابت تبعیت می نماید، و ارزیابی نیازهای خاص هر بیمار، مورد توجه قرار نمی گیرد. مضافا روش درمان با کنیک خاص و با نامی معین، دنبال می شود ولی متخصصین ارتودنسی باید راهنمایی خود در مد نظر قراردهند، بدون اینکه درمان ها بر اساس اصول خشک، بیومکانیک استوار گردد.

بستن فضا در درمانهای ارتودنسی باید متکی بر تشخیص و طرح درمان در هر بیمار به صورت اختصاصی باشد. انتخاب طرح درمان یا تکنیک، ترتیب درمان، طرح وایر و دستگاه باید بر اساس حرکت مطلوب دندان ها باشد. توجه به سیستم نیروی دستگاه ارتودنسی، برای درمان هر نوع ناهنجاری لازم است.

این بخش انواع تئوریها و دو روش عملی برای بستن فضای دندان خارج شده، متکی بر اصول بیومکانیک را، بحث می نماید. یک روش با استفاده از فنر قسمتی و روش دیگر با استفاده از لوپ در وایر کامل می باشد.

طبقه بندی تکیه گاه در اصول بیومکانیک بستن فضا

اگرچه تا به حال به طور واضح تعریف نشده است ولی در ارتودنسی یک معنی کلی دارد. اصطلاحی مانند تکیه گاه پایدار critical، تکیه گاه غیر پایدار noncritical و روش از بین بردن تکیه گاه یا burning غالبا برای تشریح میزان مشکل بودن شرایط بستن فضا به کار برده می شود. اساسا تکیه گاه برای کنترل مقدار حرکت دندان های خلفی (مولرها و پره مولرها) در بستن فضای دندان های خلفی (مولرها و پره مولرها) در بستن فضای دندان های درآورده شده، در طی درمان تعریف می گردد. بنابراین تکیه گاه در طرح درمان، می تواند از حداکثر بعنی، بدون حرکت مزیالی دندان های خلفی (و یا حتی حرکت این دندان ها به سمت عقب) تا حداقل یعنی، بستن فضا به صورت 100 درصد با حرکت دندان های خلفی به جلو تغییر نماید.

تکیه گاه به صورت زیر می تواند طبقه بندی گردد

تکیه گاه A، در این طبقه دندان های خلفی به صورتی نگهداری می شوند که 75 درصد یا بیشتر از 75 درصد فضای دندان درآورده شده، برای حرکت دادن دندان های قدامی به کار برده می شود.

تکیه گاه B، در این طبقه وضعیت دندان های خلفی طوری است که 50 درصد فضای دندان ها خارج شده برای حرکت دندان های قدامی و 50 درصد برای حرکت دندان های خلفی می باشد. در این طبقه، مشکلات بستن فضای دندان خلفی به حداقل می رسد.

تکیه گاه C، این طبقه وضعیت تکیه گاه ناپایدار non critical  را، بیان می کند، به طوری که 75 درصد یا بیشتر فضا، باید توسط حرکت دندان های خلفی انجام شود. این طبقه بندی در رابطه با دندان های قدامی به عنوان تکیه گاه پایدار critical محسوب می گردد.

این طبقه بندی در طراحی تکنیک مورد نیاز هر بیمار، کمک می نماید. فضای دندان های خارج شده در این 3 نوع طبقه بندی را نشان می دهد.

عقب بردن دندان کانین در مقابل عقب بردن کامل دندان های قدامی

متخصص ارتودنسی به این نتیجه رسیده اند که بستن فضا در دو مرحله با عقب بردن کانین و سپس عقب بردن دندان های قدامی در مقایسه با عفب بردن تمامی 6 دندان قدامی، روی تکیه گاه اثر کمتری دارد. این تفاوت در بعضی از تکنیک ها صدق می نماید، ولی برای تمام موارد قابل قبول نمی باشد. طراحی دستگاه، بر اساس اصول صحیح بیومکانیک، می تواند کل مجموعه 6 دندان قدامی را، در یک مرحله به عقب ببرد. بستن فضا به صورت یک مجموعه می تواند زمان درمان را، کاهش دهد. حرکت جداگانه دندان کانین به طرف عقب در مواردی که فضا برای دندان های قدامی مورد نیاز است به کار برده می شود، سپس بعد از ردیف شدن دندان های قدامی بستن فضا به صورت یک مجموعه انجام می شود.

دانلود کامل فصل 11 کتاب بیومکانیک ناندا در دستگاه های ارتودنسی با عنوان اصول بیومکانیک بستن فضا انتشارات سوگند

پروفسور جمیلیان

درباره پروفسور جمیلیان

پروفسور جمیلیان، متخصص ارتودنسی دارای فلوشیپ تخصصی جراحی ارتودنسی و ناهنجاری های فک و صورت و استاد تمام بخش ارتودنسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، دارای بورد تخصصی ایران و اروپا و عضو انجمن ارتودنتیست های ایران و آمریکا و اروپا هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *